ستاد محمود فرشچیان در سال 1308 در شهر هنرپرور اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش که مردی هنردوست بود با توجه به اشتیاق فرزند به هنر نقاشی او را به کارگاه استاد حاج «میرزاآقا امامی» رهنمون کرد. وی سپس در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان از استاد «عیسی بهادری» تعلیم گرفت. پس از پایان این دوره به اروپا رفت و چند سالی در آنجا به مطالعه و بررسی آثار نقاشان برجسته غرب همت گماشت و در نتیجه همین مطالعات بود که به رهیافتی تازه از هنر نقاشان با معیارهای جهانی رسید.
چلیپا نقاشی را در خون خود دارد و میراثدار استاد حسن اسماعیلزاده ـ بقیـهالسیف نقاشی مردمی قهوهخانه ـ و از مؤسسان نقاشی انقلاب اسلامی. ایشان و نقاشانی چون حسین خسروجردی، حبیب صادقی، ایرج اسکندری و ... نخستین کسانی بودند که دوشادوش شاعران و نویسندگان انقلاب، ندای روح جمعی کشور ایران را لبیک گفتند و قدم در راهی دشوار نهادند و نهراسیدند و طعن و لعن و دشنام بیگانه و سرزنش خویش و کج فهمی برخی خشکاندیشان را به جان خریدند و با دست تهی آغاز به کار کردند. به این معنا که در آغاز نهضت 57 هیچ یک از نقاشان انقلابی نمیدانستند از کدام الگو باید پیروی کنند.
حمید قدیریان، نامی آشنا در قلمرو هنر معاصر ایران است. هنرمندی چند جانبه که بیشتر، نام او را در حیطه سینما مییابیم. جایی که کارهای بسیاری از او در زمینه طراحی صحنه وگریم دیدهایم، اما قدیریان پیش از آنکه طراح صحنه و گریمور باشد، نقاشی توانا و مجسمهسازی قَدَر است. در آثار نقاشی متأخر او، گرایش به بازآفرینی تازه و مدرن از فضاهای نقاشی سنتی ایران و توجه به عناصر بومی، برخلاف بسیاری دیگر به جای آنکه در زمینه هنرهای تجسمی بزند، بیشتر به خلاقیت و آفرینش میپردازد.