به گزارش خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، نشست «سوء تفاهمی به نام معماری در ایران معاصر» به همت مرکز معماری اسلامی حوزه هنری و به مناسب روز جهانی معماری، روز سهشنبه ۹مهرماه در دانشگاه تهران و با حضور و استقبال خوب دانشجویان، فعالان و علاقهمندان به معماری برپا شد.
در این نشست دکتر محمدرضا حائری مازندرانی معمار، شهرساز و سردبیر مجله اندیشه ایرانشهر به سخنرانی پرداخت.
حائری در ابتدا با بیان کلیات و مبانی دلایل سوء تفاهم در معماری گفت: سوء تفاهمی که در عنوان این همایش آمده است به معنای فقدان ارتباط مشترک میان مردم، مسئولین و متخصصین است. همچنین تفاوتهایی که میان مفاهیم وجود دارد. مثلا بین ساختمانسازی و معماری تفاوت بسیاری وجود دارد. میان شهروند و شهرگرا نیز تفاوتهایی هست. به این ترتیب ممکن است از این مفاهیم استفاده کنیم و در درک و فهم از گفتههای هم دچار سوءتفاهم شویم.
حائری افزود: سه واژه کلیدی را امروز بررسی میکنیم. یکی از آنها «سوء تفاهم؟» است. دیگری «جایگاه معمار؟» و سومین واژه «سرچشمه معماری ایران معاصر؟» است.
وی ادامه داد: معماری یک جریان اجتماعی است. به این ترتیب با یک قدم از سوی یک معمار کار مهمی را به تنهایی انجام نمیدهد. یا به تعبیر دیگری با یک گل بهار نمیشود. پس معماری برای ایجاد جریان نیاز به فعالیتهای درست و سازنده همگانی دارد.
حائری با اشاره به کژ فهمیهای تغییرات و گسترش معماری جهان در کشور گفت: در اوایل دهه ۶۰ به برخی ساختمانسازیها معماری مدرن گفته میشد. همان موقع من به دایرةالمعارف پنگوئن مراجعه کردم و متوجه شدم ذیل معماری مدرن ۲۰ سبک گوناگون عنوان شده است که هر کدام تفاوتهایی با هم داشتند. در حالیکه ما در ایران همه آنها را تنها معماری مدرن میدانستیم. پس از آن مقالهای در مورد تفاوت ساختمانسازی و معماری نوشتم و در ادامه تحقیقات به «ساختن بدون معماری» در ایران رسیدم.
سردبیر مجله اندیشه ایرانشهر گفت: دعوای میان سنت و مدرنیته در معماری معاصر کشور تا جایی ادامه داشت که به یک سوء تفاهم اساسی تبدیل شد. این سوء تفاهم دارای دلایل و زوایای گوناگونی است. از جمله آن میتوان به عملکرد دانشگاهها و دانشکدههای معماری و شهرسازی در کشور اشاره کرد. اولین دانشکدههای معماری در سه دانشگاه پایتخت شکل گرفت. یکی از این دانشکدهها در همین دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای زیبای آن راهاندازی شد. دانشکدهای که آندره گدار مدیر آن بود. کسی که در ابتدای کار خود اصلا معماری ایران را قبول نداشت و اعتقادی به تدریس آن در دانشگاه نداشت. این بزرگترین خطای مدیریتی وی بود. چرا که بهجای پرداخت به معماری ایرانی در حالیکه بسیاری از معماران چیرهدست کشور مثل «لر زاده» در قید حیات بودند، نظام تدریس بوزار فرانسه را در دانشکده پیاده کرد. این اتفاق در آن زمان نه تنها دانشگاه تهران را در بر نمیگرفت، بلکه در دو دانشگاه دیگر یعنی دانشگاه ملی و دانشگاه علم و صنعت نیز روالی مشابه داشت.
حائری افزود: یکی دیگر از عوامل سوء تفاهم در معماری ایران عملکرد شهرداریها بود. چرا که در خلال جنگ عراق با ایران بخشنامهای به شهرداریها مبنی بر عدم توانایی ادامه کمکهای مالی دولتی به شهرداریها ابلاغ شد و آنها را موظف به تامین منابع مالی خود میکرد و خودکفا میشد. بخشنامه مذکور موجب شد تا شهرداریها یکی از غلطترین راههای ممکن برای حل این موضوع را در پیش بگیرند. راهی که به آن فروش شهر به شیوه فروش تراکم یا تغییر کاربری زمینهای شهر گفته میشود.
وی در ادامه گفت: همچنین بازار مستغلات روی ساختمانسازیهای شهرهای مختلف تاثیرات گوناگونی داشته و دارد. چرا که یکی از قدرتهای سازنده کشور همین بازار مستغلات است و معماران کشور نیز خواسته یا ناخواسته با آن درگیر شدهاند. البته همچنان در کشور معمارانی وجود دارند که در این دریای ساختوساز، قطرات معماری را به نمایش میگذارند.
حائری با انتقاد از نحوه عملکرد بانکها و دخالتهای مخرب آنها در بازار مسکن گفت: از طرفی هم بانکها یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار و جریانساز در معماری کشور هستند. چرا که برخلاف تصور ما از بانکها و بر طبق دادههای قانونی، پولهای خرد و کوچک پساندازهای مردمی در بانکها بهجای جریان در صنعت کشور در بازار مسکن و ساختمانسازی صرف میشود.
این معمار و شهرساز کشور افزود: سوء تفاهم از آنجایی آغاز میشود که ما جریانی به نام معماری که یک جریان اجتماعی مورد تفهیم و تفاهم برای همه ما باشد، نه در سطوح دانشگاهی، نه در شهرداری و نه در دولت نداریم.
حائری ادامه داد: جایگاه معمار در کشور ما کجاست؟ با وجود ۸۴۰ دانشکده معماری و آمار بالای دانشجویان فارغالتحصیل از آنها با هجمه عظیمی از فعالان ساختمانسازی مواجه هستیم. فعالانی که در این بازار آشفته برای پذیرش کار و پروژه دست به هر اقدامی میزنند. گاهی برخی از دوستان معمار ما با هدف از دست ندادن یک پروژه چنان تخفیفهایی میدهند که حتی هزینه کاغذ و حمل و نقلهای درون شهریاش هم حاصل نمیشود. به این ترتیب معمار قدر خود را نمیداند و بیشک جایگاه خوبی در اجتماع نمیتواند داشته باشد.
حائری معماری را بسیار بالاتر از صرفا ساختمانسازی دانست و گفت: معماری تنها یک حرفه و یا فن نیست. معماری یک جریان اجتماعی است که در قبال بسیاری از موارد از جمله محیط زیست، آلودگیهای بصری و صوتی، کیفیت زندگی مردمی و زیبایی شهر مسئول است. پس معمار نقش بسیار مهمی در جامعه خود دارد. اگر این نقش را معمار به درستی آن را تعریف نکند، دیگران مثل بازار مستغلات آن نقش را برای معمار تعریف میکند. به این ترتیب معمار جایگاهی منفی دارد.
وی افزود: رسانهها نقش مهمی در معماری کشور دارند. متاسفانه ما روزنامهنگاری حرفهای معماری نداریم. یعنی شخصی که هم معمار باشد و هم منتقد خوبی باشد برای معماری کشور ندارم. وجود ژورنالیسم معماری کمک بسیاری میتواند به روند صحیح معماری کشور کند. همچنین منتقد خوبی در این مورد نداریم. فقدان نقد در هر حرفهای به آن حرفه آسیب میزند.
حائری ادامه داد: سرچشمه معماری را بیاید بیابیم. چرا که اگر آب را از سرچشمه آن ننوشیم باید آب گلآلود بنوشیم که در آن سوءتفاهم وجود داشته و از دیدن شفاف آب جلوگیری میکند.
حائری در پایان گفت: ادب و فرهنگ ایران تاثیر بسیاری روی معماری کشور دارد. این تجربه شخصی من است که هرچه بیشتر ادب و ادبیات فارسی ایران را مطالعه کردم بهتر معماری ایران را فهمیدم. هرچه بیشتر تاریخ بیهقی را مطالعه کردم بیشتر معماری ایران را درک کردم. ادبیات فارسی یکی از منابع و سرچشمههای غنی و مهم معماری ایران است.