«برادرها می‌میرند»؛ روایت موجز و جذاب تبعات اجتماعی جنگ

«برادرها می‌میرند»؛ روایت موجز و جذاب تبعات اجتماعی جنگ
«برادرها می‌میرند» عنوان نمایشی است که به کارگردانی کامبیز نیک‌آمیز روی صحنه تماشاخانه ماه حوزه هنری است، اثری که به شکلی موجز و البته جذاب سعی در بیان یکی از مظاهر منفی جنگ صرفنظر از دیدگاهی ارزشی به 8 سال دفاع مقدس دارد.
سه‌شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰
کد خبر :  ۴۰۵۹۲

 به گزارش سایت صحنه، نمایش«برادرها می‌میرند» به نویسندگی رسول بانگین و کارگردانی کامبیز نیک‌آمیز از 27 مرداد در تماشاخانه ماه حوزه هنری به روی صحنه رفته است و اجرای آن تا 15 شهریور در این تماشاخانه ادامه خواهد داشت.

متن نمایشی بانگین تک‌گویی محور است و براساس آنچه که او به نگارش درآورده، اعضای خانواده ای که پسر ارشدشان به جبهه رفته و خبر شهادت او مخابره شده است، بر مدار تک‌گویی به روایت آنچه که رخ داده است می‌پردازند. خبر شهادتی که موجب می‌شود خانواده تصمیم به ازدواج عروسشان(همسر شهید) با برادر شهید بگیرند، ازدواجی که ثمره آن تولد فرزندی از مادر است که پیشتر از همسر رزمنده اش، فرزندی داشته و یکی از دلایل خانواده برای ازدواج عروسشان با عموی نوه شان، آن است که این دو  را در کنار خودشان نگاه داشته و از آنها مراقبت کنند اما غافل از اینکه پسر ارشدشان شهید نشده بلکه به دست دشمن اسیر است و خبر بازگشت او همه‌چیز را برهم می‌زند.

اتفاقاً درام از جایی شکل می‌گیرد که اوضاع به ظاهر آرام خانواده به هم می‌ریزد که البته نویسنده در متن نمایشی خود با توجه به اینکه یکی از تک‌گویی‌ها اختصاص به پسر رزمنده دارد، به شکل موازی اتفاقی را که برای او در حال روی دادن است بازگو می‌کند و مخاطب این انتظار را دارد تا در جایی، تلاقی میان این دو حوزه روایتی، شرایط را به هم ریخته و گره و تعلیقی را ایجاد نماید.

نیک‌آمیز اما با رعایت اصلی که بر نمایشنامه حاکم است، در مقاطعی خلاقانه عمل کرده است و با استفاده از همان محتوای نمایشی، تک‌گویی‌ها را تبدیل به دیالوگی برای ارتباط بیشتر میان بازیگران نمایش کرده است و البته محتوای دیگری را نیز به متن افزوده است که منطق روابط میان بازیگران را تا حد زیادی ارتقا می‌بخشد.

نکته بارز در اجرای این نمایش بازی حسی خوب، قابل قبول و در مقاطعی خارج از حد تصور بازیگران «برادرها می‌میرند» است، خارج از حد تصور به این معنی که البته گاهی اصطلاحاً از ظرف نمایش بیرون می‌زند و در جریان هدایت کارگردان شاید بهتر بود این شدت تعدیل و کنترل شود اما در اغلب اوقات این نمایش همین بازی حسی مطلوب بازیگران است که کار را نجات داده و موجب ترغیب مخاطب به همراهی با نمایش می‌شود.

در سال‌های نسبتاً دور فیلم سینمایی «پرنده آهنین» ساخته علی شاه‌حاتمی و در چند سال پیش فیلم سینمایی«بیداری رؤیاها» ساخته محمدعلی باشه‌آهنگر سوژه مشابه و یا حتی منطبق با جریان روایت «برادرها می‌میرند» را بازگو کرده که صدالبته مخاطبان با چنین موضوعی ناآشنا نیستند اما شکل روایت در تئاتر و بازی مستقیم و زنده بازیگران و ارتباطی حسی که می‌توانند با آنها برقرار کنند، موجب توفیق این نمایش شده است تا آنجا که مخاطب را راضی از تماشاخانه بدرقه می‌کند.

«برادرها می‌میرند» اما توانسته از نوعی پراکندگی در چینش آکساسوار صحنه، میزانسن بازیگران خود نیز جلوگیری کند، صرفنظر از کوچکی تماشاخانه ماه اما در طول نمایش شاهد هیچگونه حرکت اضافه‌ای از سوی بازیگران نیستیم هر چند تکرار این نکته لازم است که در بازی حسی و استفاده غلوآمیز از میمیک صورت، بازیگران تا حدودی زیاده‌روی کرده‌اند اما تمامی آنچه که به عنوان کُنش و واکنش دراماتیک در صحنه باید توقع داشت در حد قابل قبولی در اجرای این نمایش مورد توجه قرار گرفته و رعایت شده است با این حال مشکل اصلی این نمایش شاید تا حدودی زیادی به طراحی صحنه و حتی لباس آن بازگردد.

به نظر می‌رسد با وجود آنکه هر یک از بازیگران نمایش در شرایط وهم‌گون به روایت نمایش می‌پردازند اما بهتر آن بود که دکور نمایش و فضایی که آنها در طول اجرای نمایش با آن سر و کار دارند تا حدود زیادی به واقعیت نزدیکتر باشد، با این وجود اما باید گفت استفاده بازیگرن از همان میزان محدود دکور، اجزا و وسایل صحنه نیز به نحو قابل قبولی صورت گرفته است.

در مجموع باید اجرای نمایش«برادرها می‌میرند» را از جمله اتفاقات مثبت و خوب تئاتر دفاع مقدس دانست تا حدی که توانسته است از کلیشه‌های رایج در حوزه این ژانر تئاتری فاصله گرفته و به شکلی معقول و واقع‌بینانه به تبعات جنگ بپردازد.

به قلم امیرسجاد دبیریان

انتهای پیام

    

 

  

 

    

 

 

ارسال نظر