معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد میگوید: ما در چهار سال اخیر قانونی گذاشتیم که هر مسجدی که میخواهد بنا شود، باید از ما مجوز بگیرد. حتی نقشه اش باید مورد تایید مهندسان ما باشد و تمام قواعد در آن رعایت شود.
در افواه عمومی و حتی در بین مومنین، هیچ وقت رضایت تام و تمامی از نوع مساجد کشور وجود ندارد. برخی شبهاتی دارند و برخی دیگر توقعاتی که از مسجد برآورده نشده است. برای پاسخ به این شبهات، گفتوگوی صریحی با حجتالاسلام والمسلمین شیخ مجتبی صداقت، معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد داشتیم که مشروح قسمت دوم این گفتوگو به شرح زیر است:
در برخی مساجد دیده میشود که جوانان با هیأت امنا و یا با برخی از ائمه جماعات اختلاف داشتند و عملا از فعالیت جوانان پرشور و مومن جلوگیری میشود.
این را قبول داریم. برای حل این مسأله در مسجد شورای فرهنگی را ایجاد کردیم. البته هنوز همه مساجد مجهز به این شورا نشدهاند. از هیأت امنا فقط دو نفر در این شورا قرار دارند. فرماینده پایگاه مسجد، مدیر کانون مسجد، چند نفر از جوانان فعال مسجد در تصمیمات مسجد مشارکت خواهند داشت. کار هیأت امنا پشتیبانی و حمایت تحت لوای امام جماعت است. یکی از مشکلاتی که در مسجد وجود داشت و کم کم در حال حل شدن است این بود که هیأت امنا همه کاره مسجد بودند. در حالی که مدیر طبیعی مسجد امام جماعت است. ما دو سال است در حال آموزش هیأت امنا هم هستیم.دورههای آموزشی برایشان برگزار میکنیم. هیأت امنای نزدیک به ۱۴۰۰ مسجد در استان تهران در حال آموزش دیدن هستند. دورههای آموزشی در چند سطح است. باید فرهنگسازی شود.
به نظم قله فرهنگسازی در کشور صدا و سیما است. من به صدا و سیما رفتم و از آنها خواستم در راستای فرهنگسازی مساجد به ما کمک کنند. استقبال کردند. در جلسهای با مسؤول آرشیو صدا و سیما از آنها خواستم لیست آثاری که در حوزه مسجد تولید شده است را به من بدهند. در برخی آثار و سریالها یک توجهی ولو در حد کم به مسجد میشود. مثلا ما چند سال پیش از عوامل سریال پایتخت تقدیر کردیم. آقای سیروس مقدم مسجد را خوب به تصویر کشیده بود. مثلا صبح به مسجد میرفتند، یا عروسی بابا پنجعلی در مسجد اتفاق افتاد. یعنی کارکردهای مسجد را تبیین کرده بود. یا مثلا آقای دهنمکی در فیلم دارا و ندار به مسجد اهمیت داده بود.
بعد از یک هفته مسؤول آرشیو صدا و سیما گفت ما دو هزار کلیدواژه آرشیوی تولید کردیم، اما متاسفانه کلیدواژه مسجد نداشتیم. همانجا گفتم که این نشان میدهد مسجد برای رسانه ملی دغدغه نیست. البته چند سالی است که آقای علیعسکری قرارگاهی با عنوان قرارگاه مسجد ایجاد کردهاند، اما در سال ۹۷ یک جلسه هم برگزار نشده است. به مساله فرهنگسازی باید خیلی توجه شود که خود مردم مطالبهگر کارکرد حداکثری مساجد باشند.
کارکرد مرکز رسیدگی به امور مساجد چیست؟
در حکمی که سال ۶۸ حضرت آقا برای آقای مهدوی کنی به عنوان موسس مرکز رسیدگی به امور مساجد زدند، در آنجا میگویند که عدهای از مومنین و جوانان مراجعه میکنند که در مساجد اختلافاتی وجود دارد که به آنها رسیدگی نمیشود، شما با وجاهتی که دارید به این مسأله ورود کنید.
از ابتدای ریاست حجتالاسلام حاجعلیاکبری هم هر روز شاهد تجمع مردم و تقاضا برای حل اختلاف بودیم که مجبور شدیم مدت زمانی را صرف این مساله بکنیم. یکی از کارهایی که انجام داده شد، ایجاد الگوی حل اختلافات بود. نقش نواحیمان را پررنگ کردیم و سعی شد اختلافات در کارگروههایی که ایجاد شد، حل شود.
شما مطالباتی را مطرح کردید، اما این بایدها به چه کسی جز خود شما بازنمیگردد.
ما برای نهادهای حاکمیتی سه کار هدایت، حمایت و نظارت را تعریف میکنیم. یعنی نقش مرکز رسیدگی به امور مساجد هدایت، حمایت و نظارت است. اما در ساختار جمهوری اسلامی، ۱۵ نهاد حاکمیتی و دولتی ورود میکنند. از اوقاف و سازمان تبلیغات، تا سپاه پاسداران و اداره ارشاد، تا ورودهای جزئی مثل اداره آب و برق و گاز. اینها را چه کسی میخواهد ساماندهی کند؟
پس خودتان هم به وضعیت موجود منتقدید؟
بله، منتقد هستیم. در حوزه فرهنگسازی، دو سال است با صدا و سیما ارتباط پیگیرانه داشتیم، اما چون دغدغه دوستان ما در صدا و سیما دغدغه جدی نبوده، خیلی از کارهایمان عقب است. یا در حوزه قانونگذاری ارتباط مرتبی با مجلس شورای اسلامی و شورای عالی فرهنگی داریم، اما هنوز اتفاق مهمی در حوزه قانون مسجد رخ نداده است.
فلسفه تشکیل مرکز رسیدگی، حل اختلافات است. کار دیگری که در حکم تاسیس مرکز رسیدگی به امور مساجد آمده است، بحث توانمندسازی مساجد است. اما ما نیازمند نهادهای دیگر هم هستیم. در قانونگذاری مشکل داریم. در یک مساله ساده مثل بیمه خادم مسجد، بسیاری از مساجد شهرستانها با اداره اوقاف مشکل دارند. اداره اوقاف میگویند مسجد زیر نظر اداره اوقاف باشد، تا حق بیمه را پرداخت کنم. مساجد را درگیر چنین حاشیههایی کردن، از کاکرد اصلیاش دور میشود.
برای ائمه جماعات دورههای تخصصی برگزار کردیم تا وظایف آنها کاملا روشن باشد. در شهر دماوند دوره دوماهه برگزار کردیم. قدیم اینطور بود که امام جماعتی که به مسجدی میرفت، تا آخر العمر آنجا بود. اما ما با احترام به امام جماعت، در ابتدای ورودش به مسجد، برایش حکم یک ساله میزنیم. بعد حکم سه ساله میزنیم. حسن این کار این است که امام جماعت بداند نظارتی بر کار وی هست، خود امام جماعت هم تکریم میشود و مردم میگویند یک نهادی او را تأیید میکنند. قانونی برای هیأت امنا نوشته شده است. اما خیلی راه داریم. ما تازه توانستیم بسترها را آماده کنیم.
امروز اکثر هیأتها که از جوانان مومن و پرشور تشکیل میشود، یا در حسینیهها برگزار میشوند یا در خانهها. چرا بیشتر مساجد از هیأتها خالی هستند؟
دلیلش عدم هماهنگی با یکدیگر است. این اتفاق ناخوشایندی است. هیئتهای تهران همه در مساجد برگزار میشده است. هنوز حاج منصور ارضی جلسهاش را در مسجد ارک برگزار میکند که پایگاه همه بچه هیأتیها است. اختلافات مساجد و هیأتها از نوع ورودشان شکل گرفت. یک بخشی از آن به مسجد باز میگردد که آستانه تحمل پایین است. برایشان سخت است چند جوان بیایند یک پارچه مشکی بزنند، بعد از مراسم هم بروند و مسجد را تمیز نکنند. یک بخشی هم به بچه هیأتیها بر میگردد که اقتضائات مسجد را لحاظ نمیکند. من خودم مسؤول هیأتی بودم و در مسجدی برگزار میشد که خودم امام جماعتش بودم. خود من هم با بچههای هیأت اختلاف داشتم که وقتی مردم برای خواندن نماز جماعت به مسجد میآیند، هنوز کتیبهها را نصب نکرده بودند و مسجد به هم ریخته بود.
درست یا غلط، سلیقه بیشتر جامعه مذهبی ما به سمت هیأت است. این از تناسب جمعیتها مشخص است.
خب امنای مسجد نگاه جوانانه ندارند. از طرف دیگر مسجد هم بعضی اقتضائات را نمیطلبد. مثلا در استفتائات میگویند در مساجد حدی المقدور کف نزنید.اصلا تشکیل حسینیهها در کنار مساجد به همین دلیل بوده است که بعضی اقتضائاتی که در مسجد باید رعایت شود، در حسینیه راحتتر باشند. در سینهزنی هم اختلاف سلیقهها است. یکی از مسائل مهم ما حضور جوانان در مساجد است. ممکن است هیأت امنا یا امام جماعت روحیه جوانی را نداشته باشند. البته الان افراد بالای ۴۰ سال برای امام جماعتی چذب نمیشود. جوانان هم باید اقتضائات بزرگسالی را رعایت کنند. این مسأله باعث اختلاف میشود.
راه حلش چیست؟
جایگاه پدری امام جماعت که در مسجد باید احیا شود و امام جماعت هم باید به این نکته مجهز شود. یکی از راههایش این است که امام جماعت بالای ۴۰ سال جذب نمیکنیم و بالای ۶۰ سال اصلا حکم نمیزنیم. البته برخی ائمه جماعات هم استثنا هستند. مثلا آقای حسینی در مسجد فائق در خیابان ایران، یک مدیر مسجد خیلی خوب بودند. آقای حسینی در مسجد فائق واقعا یک امام جماعت تراز بود. در آخرین جلسهای که با ایشان داشتم،وقتی بخشهای مختلف مسجد را تشریح کرد، فهمیدم ساختار را کاملا خودش درست کرده است. خب چنین فردی بهترین است. اما در بقیه موارد میگوییم امام جماعت باید روحیه جوانی داشته باشد.
برای حل اختلاف هم دانش تولید کردهایم که امام جماعت چگونه باید اختلافات را حل کند. در سند »جوان و مسجد» تأکید بر همین است. باید یک فرهنگسازی اتفاق بیفتد، مسجدی که در آن جوان نباشد، امام جماعتش احساس شرم بکند. البته خیلی راه نرفته داریم. ما از رسانهها میخواهیم در حوزه فرهنگسازی کمک کنند. مرکز رسیدگی به امور مساجد یک نهاد دولتی است، اما مسجد یک نهاد کاملا مردمی است. باید کمک کنیم این نهاد مردمی جایگاه خودش را در مسجد پیدا کند. یعنی جمهوری اسلامی اگر واقعا بخواهد حد اعلای جمهویت و اسلامیتش تبلور پیدا کند، جایگاهش در مسجد است. یعنی نمونه یک جحمهوری اسلامی کوچک، مسجد خواهد بود.
مسجد یک نهاد مردمی است و از نهاد مردمی نمیتوان همانند نهاد دولتی بازخواست کرد. اما در رابطه با نهاد مردمی باید فرهنگسازی اتفاق بیفتد. یک اتفاق خوب این است که خبرگزاری فارس صفحه مسجد و هیأت راه اندازی کرده که نشان از توجه به بحث فرهنگسازی در امر مسجد است. صدا و سیما قرارگاه مسجد ایجاد کرده است. اینها اتفاقات خوبی است. بعد از ۴۰ سال داریم دوباره به این میرسیم که مساجد باید فعال بشود و کارکردهای اصیلش زنده بشود. البته باید مواظب باشیم که همه کارها را هم گردن مسجد نیاندازند. مثلا در دهه ۶۰، دولت چند یخچال به مسجد میداد و میگفت اینها پخش کن، کلی حرف و حدیث پیش میآمد که چرا به من ندادند و ... ؛ در حالی که کارکرد مسجد اصلا این نیست.
ما به یک مسجدی مراجعه کردیم که فعالیتهای خوبی هم داشت، اما از جوانان خالی بود. با هم بررسی کردیم دیدیم مردم از فعالیتهای مسجد بیخبر هستند. سامانههای ارتباطی مسجد ضعیف است. امام جماعت باید ارتباطش با مساجد بهتر باشد. مثلا در قالب یک نامه به همسایهها یا نصب یک بنر، خدمات مسجد را اطلاع رسانی کنیم.
راجع به معماری مساجد هم توضیح بدهید. برخی مساجد هیچ شباهتی با مسجد ندارند. یک ساختمان عجیب و غریب که شبیه هر نهادی هست غیر مسجد.
مثلا کدام مسجد؟
یک از نمونهها مسجدی است که در چهارراه ولیعصر تهران است.
آن مسجد ثمره شهرداری قبل است. ما خودمان هم با آن مسجد مشکل داریم. آقای قالیباف هم توجیهی راجع به این مسجد داشت. اما آن مسجد اتفاقی بود که توسط شهرداری رقم خورد و امور مساجد کلا نقشهاش را تأیید نکرد. ما بخش فنی مهندسی داریم. ما به شهرداری گفتیم یا باید مسجد را در اختیار ما قرار دهید تا تغییراتی ایجاد کنیم، یا مسجد را خراب کنید و دوباره با طراحی ایرانی اسلامی بسازید. معماری آن مسجد هیچ ربطی به معماری ایرانی اسلامی ندارد و موجب اختلافات زیادی هم شد. شهرداری جدید هم هنوز ورود نکرده است. این مسجد اصلا زیر مجموعه مرکز رسیدگی به امور مساجد نیست. البته برخی مساجد از زمان قدیم وجود داشته است. مثلا مسجد الجواد در میدان هفت تیر از زمان قبل از انقلاب بوده است؛ البته باز خیلی از این مسجد بهتر است. از طرفی مساجدی را داریم که گفتار اشرافیگری هستند. ما آنها را هم قبول نداریم.
خب اینکه بگویید ما اینها را قبول نداریم، چه تاثیری دارد؟
ما در چهار سال اخیر قانونی گذاشتیم که هر مسجدی که میخواهد بنا شود، باید از ما مجوز بگیرد. حتی نقشه اش باید مورد تایید مهندسین ما واقع شود. تمام قواعد باید رعایت شود. ار مهندسی خاک، تا رعایت قواعد فرهنگی مسجد با توجه به محل ساخت آن باید رعایت شود. مساجد از دوره قاجاریه توسط خود مردم به سمت زیور آلات رفت. بهانهشان هم عظمت و شکوه اسلام بود. مسجد را میتوان شکیل ساخت، اما اشرافیگری درست نیست. مثلا یک مسجد لوستری دارد که سالی چند میلیون خرج نگهداریاش میشود. من شنیدم مقام معظم رهبری به تولیت جدید آستان قدس فرمودند اگر امام رضا خودشان بودند حاضر بودند در قصر مجللی زندگی کنند و فقرا در چنان زندگی سخت؟ به همین خاطر است که رویکرد آستان قدس تغییر کرد. حرف ما هم همین است که مساجد باید شکوه خود را حفظ کنند اما سراغ اشرافیگری نروند. خب برخی مساجد که قبلا ساخته شده و اشرافی هستند، به دنبال این هستیم که کارکرد اجتماعیشان پررنگ شود.