آبستره Abstract

آبستره Abstract
عده‌ای لغت «آبستره» را به معانی انتزاع و تجرید تعبیر و معنی می‌کنند و معتقدند که کلیه آثار انتزاعی و تجریدی، معنی ترجمه شده‌ای از کلمه آبستره هستند؛ در حالی‌که چنین نیست و ما در این سلسله گفتارها به تفاوت نادرست ترجمه آبستره خواهیم پرداخت.
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۸
کد خبر :  ۱۶۷۸۱۲

عده‌ای لغت «آبستره» را به معانی انتزاع و تجرید تعبیر و معنی می‌کنند و معتقدند که کلیه آثار انتزاعی و تجریدی، معنی ترجمه شده‌ای از کلمه آبستره هستند؛ در حالی‌که چنین نیست و ما در این سلسله گفتارها به تفاوت نادرست ترجمه آبستره خواهیم پرداخت. از هنگامی‌که آثار آبستره در هنر نقاشی پدیدار شد دامنه وسعت انتقال و گسترش آن به سراسر جهان راه یافت از جمله هنر ایران را نیز تحت‌الشعاع قرارداد و تعدادی از هنرمندان ایرانی پیرو این نوع هنر شده و در صدد برآمدند که ابتدا به ساکن آن‌را برای جامعه ما معنی و ترجمه کنند.

به همین دلیل آن‌چه، آن گروه اندک از هنرمندان ایرانی به ترجمه لغت آبستره دادند مفهوم و تعریفی شد که تاکنون نیز ادامه یافته و در عرصه هنرهای مختلف از آن یاد می‌شود. همه اهمیت ماجرا در ترجمه‌ای است که آنان از آبستره در اختیار اهل هنر قرار دادند. آنان می‌گفتند که آبستره، به معنی انتزاع و تجریه است و هر اثر تجریدی یا انتزاعی به معنی همان انتزاع بوده و این گفته چنان وسعت یافت که امروزه در همه مجامع هنری و محافل آموزشی از ترجمه آبستره به همین معنی انتزاع و تجرید استفاده می‌شود. در طول سالیان متمادی که بر هنر ایران بعد از ورود سبک‌ها و مکتب‌های هنری گذشت هیچکس پیدا نشد که بر روی ترجمه این کلمه به ‌صورت جدّی و اساسی فکر کند و معانی ترجمه شده به این هنر را مورد ارزیابی و تفحص قرار داده، معنی و مفهوم اصلی آن‌را در اختیار هنرجویان و هنرمندان و به‌ طور اخص پژوهشگران قرار دهد. لذا بدلیل همین نقیصه، حتی اساتید اهل فن نیز به اشتباه رفتند و همین معانی ترجمه شده‌ای که از آبستره در گذشته شده بود را مجددا به اشتباه در آثاری که از خود به چاپ می‌رساندند نام برده، آن‌را به اقصی نقاط کشور منتقل کردند. همین ارزیابی شتاب‌زده آنان از مفهوم این هنر باعث گردید تا امروز کم‌تر محقق و فرد اهل فکری آستین بالا زده، دست به‌کار شود و سره را از ناسره باز شناساند و معنی درخور و قابلی در اختیار مخاطب قرار دهد. هرچند، کار روی این موضوع بسیار سخت و دشوار گردیده، چون معنی انتزاع و تجرید برای کلمه آبستره کاملا جا افتاده و ذهن مخاطب در بازشناسی تعبیر و مفاهیم جدید از این کلمه بسیار مقاومت خواهد کرد؛ گاها آن‌را نخواهد پذیرفت. بنابراین، با همه سختی و نیروهای مانع که در پیشِ روی این تحقیق خواهیم داشت باز هم با جدّیت به سوی تجریه و تحلیل این موضوع خواهیم رفت و آن‌را از پایه و ریشه تا سمت و سویی که بالا رفته و قد کشیده و شاخه دوانده، دنبال و پی خواهیم گرفت.

در همین‌جا باید بگوییم لغت آبستره( (Abstractکه در میان زبان ما به واژگان متفاوت از جمله «انتزاع و تجرید» ترجمه شده، کاملا اشتباه و بی‌معنی است و عده‌ای به اشتباه از این لغت در محافل و مکان‌های آموزشی هنر نام می‌برند.

در این‌جا به شرح توضیح خواهیم داد که لغات «انتزاع» و «تجرید» دارای چه نوع معنی و مفهومی هستند، به طوری که این دو هنر هم از جهت نوع مفهوم و هم از حیث کاربردی بودن بسیار با یکدیگر فرق دارند.

ابتدا هنر «آبستره» به آن‌گونه آثاری گفته می‌شود که بسیار مجهول و نامحسوس و غیرقابل پیش‌بینی و به دور از انتظار مخاطبان است. کلیه آثار آبستره از نوع نقاشی صرفا برای دیدن و تماشاکردن و از نوع آثار حجمی صرفا برای لمس کردن نه برای لذت بردن و به خاطر سپردن ساخته می‌شوند، بنابراین، هیچ یک از مخاطبان نباید با مواجهه این آثار انتظار رؤیت یک صفت اخلاقی یا یک فضیلت معنوی را داشته باشند، زیرا هنرمندانِ این‌گونه آثار بدون در نظر گرفتن هیچ‌گونه قصد و موردی به خلق آن دست می‌زنند؛ به همین دلیل آثار آبستره هرگز مشمول نقد منطقی نمی‌شوند؛ چون از یک ذهن و فکر منطقی تراوش نکرده‌اند که انتظار چنین نقدی از آنان برود. هنرمندان آبستره‌ساز هرگز نمی‌دانند که چرا و چگونه به این اثر رسیده‌اند. آیا هرگز می‌فهمند که چه می‌خواهند و قصدشان از آن‌چه ساخته‌اند چه بوده؛ آنان نگاهشان را متوجه بیننده آثار خود کرده و می‌خواهند بدانند که مخاطبان‌‌شان چه دیده یا لمس کرده‌اند. برایشان جالب است که بدانند آیا توانسته‌اند با آثار خود مردم را به غایت ـ ندانستن ـ ارجاع دهند. آنان به آن دسته یا گروه از مخاطبانی که با رؤیت آثار آبستره، کلماتی هم‌چون بی‌معنی و منحط و بی‌ربط،... به‌کار می‌برند هیچ کاری ندارند چون بارِ بردن این‌گونه کلمات و یا نظایر آن نشان می‌دهد که بیننده با این نوع آثار ارتباط برقرار کرده که توانسته در تحلیل خود برای آنان از چنین کلماتی نام ببرد. در واقع هدف و مقصود از ساختن چنین آثاری این است که هیچ‌کس نداند برای چه هدفی ترمیم و یا ساخته شده‌اند و برای چه هدفی در یک گالری به نمایش گذاشته شده‌اند.

اما هنر انتزاع و تجرید، دارای هدف و مقصودی کاملا معنی‌دار و غایتی اخلاقی، انسانی هستند، «انتزاع» اسم فاعل منتزع بوده و به معنی جدا شدن و خلاصه شدن است. از همین رو با معنی تجرید می‌توانند مفهوم نزدیک به هم داشته باشند چون تجرید نیز به معنی مجرد شدن، رها بودن و تنهایی جستن است. به لحاظ اخلاقیات انسانی هر دو گونة این هنر دارای غایات انسانی هستند و دارای پویشی هدفمند بوده که حتی از نوع انتزاع می‌تواند فطرت انسان را دربر گیرد. باید یادآور شویم که هنرهای انتزاعی و تجریدی، از جمله آثار مادی بوده به همین لحاظ دنیوی بودن این‌گونه آثار کاملا مشخص و معلوم می‌باشد.

هنرهای انتزاعی، به آثاری‌ گفته می‌شوند که قصد دارند فرم یا شکل مورد نظرشان را تا حدّی خلاصه و تجزیه کنند که از اسم اصلی آن شىء دور نشوند و قبل از این‌که شىء مورد نظر به نهایت خلاصه شدن برسد دست از کار می‌کشند و دیگر آن را خلاصه و تجزیه نمی‌کنند.

برای این تعریف به تابلوی «پرنده فضایی»‌ اثر برانکوزی نگاه کنید این یک اثر انتزاعی است اما به نسبت نامی که بر روی این اثر گذاشته؛ یعنی پرنده فضایی، نشان می‌دهد که هنرمند قدری زیاده‌روی کرده است، زیرا ما در تعریف انتزاع گفتیم که انتزاع در یک اثر هنگامی رُخ می‌دهد که هنرمند شىء مورد نظر خود را تا جایی خلاصه کند که از اسم اصلی آن دور نشود؛ یعنی قبل از این‌که آن شىء به نهایت تجرید شدن به لحاظ شکل و طرز اعضا و اندام بیرونی برسد باید فورا دست از کار بکشد؛ در غیر این‌ صورت آن شىء از اسم اصیی خود دور شده و ناشناخته می‌گردد ـ مانند تصویر مذکور؛ اثر برانکوزی.

در واقع هیچ یک از آثار انتزاعی، اثری نامفهوم و نامعلوم در خود ندارند و آن‌چه ناپیدا و مجهول می‌نمایاند به «آبستره» تعلق دارد. زمانی در یک اثر هنری انتزاع رُخ می‌دهد که هنرمند خواسته باشد مشکلی را در نهایت حدّ ممکن مجرد سازد به طوری‌که بعد از آن نتوان شکل مورد نظر را مجرد یا خلاصه‌تر کرد. اگر بعد از نهایت خلاصه‌گی باز هم هنرمند در تدارک خلاصه‌تر کردن طرح شىء مورد نظر خود باشد، طرح آن شىء را به «آبستره» نزدیک کرده و از «انتزاع» دور شده است.

با همین تعریفی که از انتزاع و آبستره صورت گرفت به ساده‌گی می‌توان دید که انتزاع یک روش اکتسابی است و همه هنرجویان می‌توانند در کسب مهارت‌های آن شرکت جویند و از توان‌های حس بصری آن بهره گیرند. اما تجرید به هرگونه اثر مادی گفته می‌شود. انتزاع نیز یک ‌اثر مادی است زیرا توسط یک هوش تجریدی به ‌ثمر رسیده است. گاهی تجرید را به هر گونه روش راه بردن ماده گویند یا هر گونه روش شناخت و مطالعه مواد و یا تجزیه و تحلیل و هدایت کنترل ماده. در این‌جا از ترکیب حرف‌های متفاوتی سخن به‌ میان‌ می‌آید که در میان همه آن‌ها مراد و منظور ما تجزیه و تجربه طرح ایده‌ای تازه از تعریف انتزاع و تجرید است که می‌توان به وسیله آن در عالم هنر به این شکل هم فکر کرد و یا عمل نمود. بنابراین، همه آن‌چه گفته می‌شود برای معنی ‌شدن آثار هنری به کار گرفته شده است.

 

ارسال نظر