به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان اردبیل، رحمان مجرد معاون فرهنگی هنری حوزه هنری اردبیل در ارتباط با فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در یادداشتی چنین نوشته است:
به مناسبت برگزاری کارگاههای تخصصی شانزدهمین نمایشگاه سالانه حروفنگاری پوستر اسماء الحسنی، در استانهای مختلف کشور و همچنین تدارک برنامه ها، کارگاهها و نمایشگاههای مختلف برای فعال و جریانسازی هنرهای تجسمی کل کشور از جمله؛ حراج آثار هنرهای تجسمی به نفع سیل زدگان، وُرکشاپ منطقهای کاریکاتور «ترامپیسم»، نمایشگاه کاریکاتورهای قدس و هولوکاست، نمایشگاه پوستر با موضوع دهه کرامت، نمایشگاه مجازی کاریکاتور «آسوده باش، من ملکهام»، کارگاه گرافیک «عوده القرن»، نمایشگاه کاریکاتور و پوستر «پایان یک داعش»، دوسالانه کاریکاتور، نمایشگاه و کارگاه شهدای اتوبوس سپاه، نمایشگاه کاریکاتورآل سقوط، کارگاههای جشنواره سراسری کارتون و کاریکاتور «جوان ایرانی»، ورکشاپهای دوازدهمین سوگواره هنر عاشورایی و ده ها برنامه دیگر در سالهای گذشته، بنده را وادار به طرح و نوشتن این مطلب نمود.
ما همیشه گفتهایم که در شهرها، فرار استعدادها اتفاق میافتد و این بخاطر تمرکز اکثر فعالیتهای مهم در تهران است. تغییر این روند و برگزاری کارگاهها و برنامههای مهم در استانها، برای تأثیرگذاری بیشتر و همچنین هدفدار کردن فعالیتها، از طرف مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، پیشنهاد شده و اولویت را در استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود، شناسایی استعدادهای پنهان و کمک در جهت شکوفا ساختن این استعدادها میداند. که در نهایت؛ باعث کشف، جذب، و پرورش فعالیتها و حمایت از پیشنهادهای نو، خلاقانه، اثربخش، و پایدار بومی شده و خواهد شد.
ما به خوبی میدانیم که هر کدام از شهرستانها ظرفیتهای انسانی، فرهنگی، هنری و طبیعی خود را دارند. و هنرمندان ما با لطافت معنوی، و در این دوران پربار، نقش مهمی در شکل گیری، گسترش و شکوفایی هنر ایرانی اسلامی در تمام ابعاد فرهنگی ایفا میکنند. لذا، باید نسل جوانمان را مهیا کنیم تا در طراز انقلاب اسلامی در حوزه هنر بروز و ظهور داشته باشند و در این زمینه مرکز هنرهای تجسمی، کار خودش را با هدف کادرسازی و آموزش آغاز نموده است. تا بتواند با استفاده از امکانات مختلفی که در سطح هر استانی وجود دارد -مجتمعهای فرهنگی و هنری، موزهها، کتابخانهها، میراث تاریخی و فرهنگی موجود-به توسعه فرهنگ و هنر و معرفی آثار هنرمندان کمکی کرده باشد. همچنین استانهای کم توان با شرکت دادن هنرمندان خود میتوانند سهم خود از برنامههای مهم و ملی را بردارند. تمرکز در اعزام مدرس به چند استان منتخب بجای تمامی استانها، صرفه جویی در هزینهها، استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود، ایجاد انگیزه در افراد برای تولید آثار ارزشی، آموزش های غیر مستقیم بوسیله مشاهده نحوه کار سایر هنرمندان و... از جمله اتفاقات خوبی است که در این شکل از ورکشاپهای منطقهای می افتد.
هر زمان بخواهیم تحول و یا رخدادی را در سطح جامعه پیریزی کنیم و به آن بها و شاخ و برگ بدهیم، باید این تحول و رخداد را با آموزش آغاز کنیم و توجه ویژه به این هنرها باعث میشود این هنرها رو به افول نرود. علاوه براین هر شرکتکننده در ورکشاپ، میتواند بهترین سفیر برای معرفی و تبلیغات آن جشنواره باشد و همین امر باعث ایجاد جذابیت و انگیزه در سایر هنرمندان گردد. برگزاری برنامههایی از این دست، باعث نهادینه شدن این توانمندیها شده و حضور در این کارگاههای منطقهای یا کشوری، بسیار برای هنرمندان، مهم است و باعث ایجاد روحیه اعتماد به نفس در آنها شده و همچنین زمینهای فراهم میشود تا مهارتهای خود را به صورت جدی تر در آینده دنبال کنند.
برگزاری جشنوارهها در شهرهای دیگر و تمرکززدایی از تهران باعث میشود هنرمندانی که حرفی برای گفتن دارند و فضایی را نمییابند، بیشتر و بهتر دیده شوند. حوزه هنری، همچنین مدافع جبهه مقاومت است و همیشه تلاش داشته تا درباره این موضوع جریان سازی کند. از جمله پیشبرد موضوع ترامپیسم که نگاه آرمان خواهانهای نسبت به مسائل روز دارد. نمایشگاه پوستر میانمار نیز از جمله این فعالیتها بود که آثار و نتایج آن برای مجامع بینالمللی ارسال شد و جریان سازی کرد.
اعتقادمان بر این است که هنر؛ بخش زیبا و لطیف فرهنگ هر جامعهای محسوب میشود و هنرهای تجسمی هم یکی از تماشایی ترین جلوههای هنر هر کشوری محسوب میگردد. حال باتوجه به اینکه؛ یکی از مأموریتهای مهم حوزه هنری این است که بتواند زمینه رشد و شکوفایی استعدادها و قابلیتهای هنری را به ویژه با رویکرد هنر انقلابی مهیا کند، اگر قرار است تحولی در هنرهای ایران بویژه هنرهای تجسمی اتفاق بیفتد نباید به عصای وابستگی تکیه کنیم. ابتدا باید بتوانیم در وهله اول؛ کادر سازی و تربیت نیرو در این حوزه، را مهیا کنیم. بحث مهم دیگر با بهرهمندی از ظرفیت فرهنگ ایرانی اسلامی، مدلی را برای استانداردهای دینی طراحی کنیم و بحث سوم هم توجه به بخش بینالملل است، که با ظرفیت نیرومند هنر به عنوان یک زبان بینالمللی به اقصی نقاط جغرافیای جهان منتقل نماید.
با توصیف تمامی این موارد؛ دستگاه های فرهنگی، ادبی و هنری وظیفه دارند فضای جامعه و هنر را رصد کنند تا تغذیه سالمی بر سر سفره فرهنگی مردم قرار بگیرد. و این دغدغه، نگاه و حفظ جایگاه هنرهای تجسمی عاملی است تا در متنی کوتاه به اهمیت این موضوع اشاره کرده و از فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی، که با تلاش بیوقفه و دلسوزانه هنرمند ارزشی «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» و همکارانشان، به یکی از دورههای درخشان این هنر تبدیل شده، تقدیر و تشکر کنم.