نویسنده: مجتبی احمدی

طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی، قسمت اول

طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی، قسمت اول
صاحب‌نظران معتقدند، مفاهیم هنری و ادبی و ازجمله «طنز»، چندان تعریف‌بردار نیستند اما تا حدودی می‌توان آن‌ها را تفکیک و متمایز کرد.
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۲:۱۰
کد خبر :  ۴۱۵۸۳

«شوخ‌طبعی» که در تولیدات گوناگون هنری، و ازجمله در تولیدات ادبی دیده می‌شود، انواع مختلفی دارد. انواع شوخ‌طبعی در آثار هنرمندان قرون گذشته بروز و ظهور داشته، اما بی‌شک شکل، تعریف و حتی عنوان آن‌ها با آنچه در دوره معاصر مطرح می‌شود، متفاوت بوده است.

ما در این مقال برآنیم تا گونه‌های شوخ‌طبعی، یعنی «طنز» و همسایه‌های خنده‌رویش «هزل»، «هجو» و «فکاهه» را بررسی کنیم و از این رهگذر، با در کنار هم قرار دادن تعاریف، ویژگی‌ها، تفاوت‌ها، اهداف و کارکردهای این گونه‌ها، به آنچه از مفهوم «طنز» در نظر داریم، نزدیک شویم.

البته چنان‌که صاحب‌نظران معتقدند، مفاهیم هنری و ادبی و ازجمله «طنز»، چندان تعریف‌بردار نیستند اما تا حدودی می‌توان آن‌ها را تفکیک و متمایز کرد.

«امروزه، اکثر مردم هر نوشته یا عمل خنده‌دار یا هر چیزی را که در آن به‌نوعی عنصر خنده و تمسخر وجود داشته باشد، طنز می‌نامند و آن را وسیله‌ای برای لذت‌جویی و گذران وقت و بعضاً سبکی می‌دانند. درحالی‌که طنز یکی از انواع شوخ‌طبعی است و ویژگی‌های خاص خود را دارد. در بسیاری از نوشته‌ها نیز به علت نبود تعریف جامع و مدونی از شوخ‌طبعی، اصطلاحات رایج در این شاخه ادبی غالباً یا به‌جای هم و یا در معانی‌ای غیر از مفاهیم اصلی خود به‌کار می‌روند. این اختلاط معانی در مباحث شفاهی چندان مهم نیست زیرا معمولاً مقصود گوینده را از به‌کار بردن هر کلمه می‌توان درک کرد، حتی اگر لفظی که برای آن انتخاب شده دقیق نباشد؛ اما در مباحث مکتوب، از آن‌جا که کلمات به‌عنوان اصطلاحات تکنیکی به‌کار می‌روند، تعیین مصداق دقیق هر کلمه مهم است.

بی‌گمان همه تولیدات هنری، هدفی را دنبال می‌کنند و صاحبان آثار ادبی نیز در پی رسیدن به هدف یا اهدافی به خلق گونه‌های مختلف ادبی دست می‌زنند. بی‌شک به‌کارگیری گونه‌های گوناگون شوخ‌طبعی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ابوالفضل زرویی نصرآباد با در نظر گرفتن اهدافی که این گونه‌ها می‌تواند داشته باشد، می‌نویسد: «شوخ‌طبعی آمیزه‌ای است از خنده، انتقاد، کنایه و مسائل غیرجدی که با کم و زیاد شدن هریک از عوامل، انواع شوخ‌طبعی شکل می‌گیرد.» (زرویی نصرآباد، 1375: 42)

در ادامه، انواع شوخ‌طبعی را با نگاهی به نظرات صاحب‌نظران این عرصه، بررسی کرده و به شناخت معانی و مفاهیم آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

طنز

«طنز در اصل واژه‌ای عربی است و در واژه، معنی مسخره‌کردن، طعنه‌زدن، عیب‌کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن‌گفتن می‌دهد. در فرهنگ عربی به فارسی لاروس برای طنز آمده است: طَنَزَ طَنْزاً؛ او را ریشخند کرد و سخنانی به او گفت که او را به هیجان آورد.» (اصلانی، 1387: 140)

در فرهنگ دهخدا ذیل واژه «طنز» به «فسوس کردن، بر کسی خندیدن، عیب کردن، لقب‌کردن و...» اشاره شده و برای طنز در معنای «طعنه و سخریه» چند مثال آمده است: «بزرگان طنز فرانستانند. (تاریخ بیهقی)، زبون‌تر از مه سی‌روزه‌ام مهی سی روز/ مرا به طنز چو خورشید خواند آن جوزا (خاقانی)، سال‌ها جستم، ندیدم زو نشان/ جز که طنز و تسخر این سرخوشان (مولوی)، قهقهه زد آن جهود سنگدل/ از سر افسوس و طنز و غش و غل (مولوی)، عقلم به طنز گفت که انظر الی الابل/ کاندر ابل عجایب صنع خدا بسی است (سلمان ساوجی)». (دهخدا، 1377: 15531)

علی‌اصغر حلبی در «تاریخ طنز و شوخ‌طبعی» می‌نویسد: «طنز... به معنی به مسخره از فردی یا جمعی سخن گفتن و استهزا کردن، و در اصطلاح ادبی نوعی از آثار ادبی که در برشمردن زشتی‌ها و رذایل فردی یا جمعی و آگاهانیدن مردم از آن‌ها می‌کوشد.» (حلبی، 1373: 2)

در «فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز» نیز به معنای اصطلاحی طنز پرداخته شده است: «در اصطلاح ادبی، طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می‌شود که اشتباهات یا جنبه‌های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه‌ای خنده‌دار به چالش می‌کشد. در کتاب مقدمه‌ مک گراهیل بر ادبیات در تعریف طنز آمده است: اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه‌سازی، خشم و نقیضه، ضعف‌ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می‌کشد.» (اصلانی، 1387: 140)

البته طنز، چنان‌که در بعضی از آثار می‌بینیم، الزاما با خنده همراه نیست و اتفاقا ممکن است به تلخی ذائقه مخاطب بیانجامد، اما نکته‌سنجی طنزپرداز می‌تواند رضایت خاطر مخاطب را به‌همراه داشته باشد.

دکتر بهزادی اندوهجردی می‌نویسد: «شیوه خاص بیان مفاهیم تند اجتماعی و انتقادی و سیاسی و طرز افشای حقایق تلخ و تنفرآمیز ناشی از فساد و بی‌رسمی‌های فرد یا جامعه که دم‌زدن از آن‌ها به صورت عادی یا به طور جدی، ممنوع و متعذر باشد، در پوششی از استهزا و نیشخند، به منظور نفی و برافکندن ریشه‌های فساد و موارد بی‌رسمی، طنز نامیده می‌شود. به عبارت ساده‌تر، طنز را می‌توان انتقاد و نکته‌جویی آمیخته به ریشخند تعریف کرد و آن را طرزی خاص از انواع ادبی برشمرد که با تعریض و به طور غیرمستقیم اظهار می‌شود.» (بهزادی اندوهجردی، 1378: 6)

دکتر قهرمان شیری معتقد است: «طنز به تمام آثاری اطلاق می‌شود که در آن‌ها با استفاده از انواع فنون رایج ادبی، معایب و مفاسد اجتماعی به طعن و تمسخر گرفته شود. در طنز، برخلاف کمدی که در آن خنده نهایت و هدف است، خنده وسیله‌ای برای بیان مطالب است. درواقع طنز، طرز یا گونه‌ای از ادبیات است که مزاح، شوخی و شوخ‌طبعی را به‌هم درمی‌آمیزد و به طرزی نکوهش‌آمیز، رفتارهای زشت و معایب انسان‌ها و جوامع را برملا سازد.» (به نقل از: حری، 1387: 62)

چنان‌که می‌بینیم، در این تعریف‌ها منتقدانه و معترضانه بودن طنز، بسیار مورد توجه قرار گرفته و البته دایره این انتقاد و اعتراض معمولا از دعواهای شخصی فراتر رفته و اجتماع و مسائل و معضلات جامعه، به‌عنوان هدف اصلی نقد و طعنه طنزآمیز در نظر گرفته شده است.

درباره رواج لفظ «طنز» به معنای امروزی هم، ایرج پزشک‌زاد معتقد است: «شروع رایج شدن لفظ طنز به معنای امروزی مربوط به دهه‌ بیست است که بعضی بزرگان ادب به خاطر تفکیک و تمیز طنز از هجویه‌های رکیک و زشت رایج در مطبوعات، اصطلاح طنز را باب کردند. عباس اقبال آشتیانی، در مجله ارمغان و دکتر پرویز خانلری، در مجله سخن، به‌خصوص به مناسبت معرفی عبید زاکانی، لفظ طنز را کم‌کم و به‌همراه الفاظ کمکی دیگر برای رساندن معنی -مثل «طنز و کنایه» یا «طنز و مطایبه»- برابر ساتیر غربی (Satire) معمول کردند و به‌مرور از طرف جامعه پذیرفته شد.» (پزشک‌زاد، 1381: 39)

البته چنان‌که پیش‌تر گفته شد، همچنان بسیاری از مردم قادر به تفکیک بین انواع شوخ‌طبعی نیستند، اما بسیاری از صاحب‌نظران ضمن این تفکیک، سه عامل شوخی، انتقاد و اصلاح را لازمه شکل‌گیری طنز می‌دانند...

 

ادامه دارد

 

منابع:

- اصلانی، محمدرضا، فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز، انتشارات کاروان، چاپ دوم، تهران، 1387.

- بهزادی اندوهجردی، حسین، طنز و طنزپردازی در ایران، نشر صدوق، چاپ اول، تهران، 1378.

- پزشک‌زاد، ایرج، طنز فاخر سعدی، نشر شهاب، چاپ اول، تهران، 1381.

- حری، ابوالفضل، درباره طنز، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1387.

- حلبی، علی اصغر، تاریخ طنز و شوخ‌طبعی، انتشارات بهبهانی، چاپ اول، تهران، 1373.

- دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم از دوره جدید، تهران، 1377.

- زرویی نصرآباد، ابوالفضل، نگاهی گذرا به مفاهیم طنز و انواع شوخ‌طبعی، سالنامه‌گل‌آقا، تهران، 1375.

ارسال نظر