شعری از محمدحسین مهدویان

کودکی بی‌گناه خواهد رفت

کودکی بی‌گناه خواهد رفت
رندان تشنه لب (اشعار آیینی شاعران طنزپرداز)
دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۷
کد خبر :  ۴۰۵۶۰

 

می‌رود رو به سوی قربانگاه، پاره جان مادری دیگر

دارد انگار می‌شود تکرار، قصه تلخ هاجری دیگر

 

روز ذبح عظیم آمده و کودکی بی‌گناه خواهد رفت

تا ببوسد گلوی پاکش را لبه تیز خنجری دیگر

 

«و سلام علیه یوم ولد و سلام علیه یوم یموت»

شده مبعوث بین گهواره، آیه آیه پیمبری دیگر

 

لب گشود و صدای لبیکش باز تسکین قلب بابا شد

تا بگیرد اجازه میدان، یا علی گفت اکبری دیگر

 

روی دست پدر که بالا رفت، خطبه‌ای از عطش قرائت کرد

همه دیدند مثل اینکه علی رفته بالای منبری دیگر

 

باز تیر سه شعبه آمد و باز محشری بین عرش برپا شد

یعنی از بین دست‌های حسین پرکشیده کبوتری دیگر

 

کودکی رفت سوی معراج و مادری داغدار شد اما

گوش کن بین ناله‌ها انگار می‌کشد آه مادری دیگر

 

ارسال نظر