یادداشتی از فرزین پور محبی

آشنایی با نگارش طنز و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت هفتم

آشنایی با نگارش طنز  و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت هفتم
در این قسمت به وضعیت «عناصر متضاد و متناقض» خواهیم پرداخت.
پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۵۵
کد خبر :  ۳۹۱۳۶

 

در قسمت‌های قبل به شش وضعیت نمایشی (اشتباه – تلافی – عدم تناسب علت و معلول – وضعیت تکرار – وضعیت انتخاب بر سر دو راهی  و وضعیت اشتباه) از ۱۵ وضعیت نمایشی برای طراحی کمدی پرداختیم و در این قسمت به وضعیت «عناصر متضاد و متناقض» خواهیم پرداخت:

 

وضعیت عناصر متضاد و متناقض

 

به‌طورکلی تضاد، موتور پیشرفت هر درامی است.در واقع یک درام حاصل مبارزه دو نیروی خیر و شر است و به ‌نوعی این ماجراهای حاصل از ستیز است که داستان هر درامی را شکل می‌دهد. در ادبیات نمایشی طنز نیز کمابیش، شاهد این موضوع هستیم، اما با شرائط خاص خود و ویژگی‌هایی که مختص آثار طنز است که در سطور زیر به آنها اشاره خواهیم کرد. البته باید دانست که عناصر متضاد علی‌رغم داشتن خصوصیات مخالف با یکدیگر، به هر حال می‌توانند در کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر مبارزه نمایند. اما چنین امکانی برای عناصر متناقض وجود ندارد چراکه با آمدن یکی از عناصر متناقض دیگری بلافاصله از گردونه خارج می‌شود. (مانند شب و روز) اما در دنیای شگفت انگیز طنز هیج چیز ناممکن نیست و همواره امکان دارد که عناصر متناقض به نحوی در کنار یکدیگر قرارگیرند. بنابراین یکی از تمایزات میان کمدی و تراژدی را می‌توان در همین مورد دانست.

همچنین یادآور می‌شوم که ستیز در آثار تراژدی، بر سر موضوعاتی با ارزش و متعالی است. اما در آثار کمدی معمولاً شخصیت کمدی بر سر مسائلی به ظاهر پوچ و بی‌ارزش مبارزه می‌کند؛ که شرائطش هم چنین است:

 

وضعیت‌های عناصر متضاد:

الف - دو عنصر متضاد با یکدیگر رقابت می‌کنند.

ب - دو عنصر متضاد یکدیگر را تحمل می‌کنند.

در صورت رقابت دو عنصر متضاد، موقعیت کمیک آن در اشکال زیر متجلی خواهد شد:

 

الف-1) اهمیت کم موضوع مورد رقابت:

در این داستان‌ها دو رقیب مخالف، همچون داستان‌های جدی، بر سر موضوعی خاص مبارزه می‌کنند. اما معمولاً این موضوع بر خلاف داستان‌های جدی چنان بی‌اهمیت و کم ارزش است که رقابت فوق بسیار پوچ و در عین حال مضحک به نظر می‌رسد.

در این وضعیت، موضوع و یا شئی بی ارزشی را در داستان طوری ترتیب می‌دهند که برای شخصیت‌های نمایش اهمیت زیادی داشته باشد. به‌طوری‌که همه آنها بخواهند به هر قیمتی که شده، آن را به دست آورند. اما این شئی، هربار که همگان تصور می‌کنند به آن نزدیک‌ شده‌اند، دوباره ناپیدا می‌شود و در طی طرح داستان و در اثر حوادثی نامنتظر، دوباره رخ می‌نماید.

به عنوان مثال می‌توان به رقابت و تلاش دو شخصیت کمدی بر سر به دست آوردن نقشه گنجی اشاره نمود که مخاطبین داستان، پیشاپیش به جعلی بودن آن نقشه و در نتیجه واهی بودن رقابت آنها پی برده‌اند.

 در این وضعیت آنچه که اصل است عدم تناسب زحمت کشیده شده با شیء به دست آمده‌است؛ به‌ عبارتی هرچه زحمت و مشقت بیشتری برای بدست آوردن موضوع محقرتری کشیده شود، کمدی آن نیز بیشتر خواهد بود. (درست بر خلاف تراژدی که رقابت قهرمانانش، بر سر مفاهیم بلند و متعالی است.)

 

الف-2) عدم تناسب دو رقیب

در درام‌های جدی سعی می‌شود تا حد امکان دو رقیب از شرائط برابری برخوردار باشند تا بدین شکل تعلیق و پیش بینی اتفاقات داستان برای مخاطب دشوار شود. (همچنانکه بازی فوتبال بین دو تیم برزیل و آلمان همواره هیجان انگیز خواهد بود.) اما در درام طنز، وضعیت به گونه دیگری است و این وضعیت، به‌طور خلاصه چنین تعریف می‌شود:

«قرار دادن دو موضوع در کنار یکدیگر با ارزش‌های متفاوت ولی ارزش یکسان دادن به آنها»

در طرح چنین داستان‌هایی، اختلاف محسوسی بین دو رقیب به لحاظ موقعیت اجتماعی، فیزیکی و حتی عقلانی وجود دارد و معمولاً شخصیت کمدی در موقعیت پایین‌تر، قرار می‌گیرد. اما با این وجود و بر خلاف انتظار، قهرمان کمدی همواره در این رقابت نابرابر (البته با توجه به طراحی اتفاقات علت و معلولی منطقی خارجی در داستان و بعضاً بر اثر تصادف[1]) پیروز می‌شود.تعلیق چنین داستان‌هایی در چگونگی و نحوه‌ی چینش حوادث و یا چگونگی مساعد شدن بخت شخصیت کمدی (یا شخصیت ضعیف‌تر) برای مقابله با حریف قدر خود و در نهایت، نحوه‌ی پیروزی وی می‌باشد. البته درام‌های جدی نیز برخی مواقع، در ابتدای داستانشان دو رقیب را نامتناسب معرفی می‌کنند. به‌طوری‌که شخصیت مثبت، ضعیف‌تر نشان داده می‌شود. اما در ادامه درام، قهرمان داستان برای پیروزی و موفقیت، توانایی‌هایی را کسب می‌کند تا بالاخره در موقعیت برابری با رقیبش قرار گیرد. اما چنین اتفاقی هیچ‌گاه در این وضغیت طنز، پیش نمی‌آید و شخصیت کمدی بیشتر می‌بایست در انتظار بخت و شرائط مساعد خارجی باشد.

در اینجا می‌توان معیار دیگری را هم وضع کرد؛ در داستان‌های کمدی معمولاً پیروزی نصیب کسی می‌شود که حق با وی است (و نه لزوماً لیاقت و توانایی همچون آثار جدی) از همین‌رو، درحالی که تیرها و یا ضربات مشت شخصیت منفی یکی پس از دیگری به خطا می‌روند. شخصیت کمدی با چاشنی شانس و البته همان‌گونه که ذکر شد طراحی حوادث منطقی، تمامی ضرباتش به طرز غافل‌گیرانه‌ای به هدف می‌نشیند و او پیروز میدان می‌شود.

به عنوان مثال می‌توان به مبارزه چارلی چاپلین با حریفان قدر خود، در فیلم‌های «شهر آرام» و «روشنایی‌های شهر» اشاره نمود. چارلی در هر دوی این فیلم‌ها موفق به شکست دادن حریفان غول پیکر و قدرتمند خود (که یکی خلاف‌کاری خطرناک و دیگری بوکسوری بی رقیب است) می‌شود.

نتیجه آن‌که هر چه این توجیه قوی‌تر و اختلاف بین دو رقیب بیشتر باشد، طنز داستان نیز دلنشین‌تر خواهد بود.

الف-3) رقابت دو شخص بی اهمیت بر سر یک مسئله مهم

این وضعیت داستانی بیشتر به سمت داستان‌های تخیلی و یا فانتزی می‌رود مانند دعوای دو گدا برای پادشاه شدن و یا ماجرای معروف دعوای زنی که تغار ماستی بر سرش داشت، با نوکر خیالی خود بر سر موضوعی بی ارزش و بالاخره شکستن تغار ماست.

 

ب)دو عنصر متضاد یکدیگر را تحمل می‌کنند

در این حالت کلیه وقایع داستان بر اساس دو عنصر متضادی که به ناچار می‌بایست در کنار هم بوده و یکدیگر را تحمل نمایند شکل می‌گیرند.

دلایل کنار هم قرار گرفتن دو عنصر متضاد و تحمل یکدیگر بدون آنکه بخواهند با هم مبارزه نمایند، می‌بایست قانع کننده و توجیه پذیر باشد. (به این موضوع در قسمت جمع اضداد نیز اشاره شده است.) هر چه اختلاف و تضاد بیشتر و دلایل تحمل آنها محکم‌تر باشد میزان کمدی بیشتر خواهد بود. اما برخی از دلایل تحمل:

 ب-1) موقعیت و شرائط خاص میان دو عنصر متضاد

نفس دو عنصر متضاد که در کنار هم قرار گرفته‌اند درگیر شدن و مبارزه است. اما گاه شرائطی پیش می‌آید که آنها را به‌طور موقت (حداقل تا برطرف شدن شرائط موجود) از این درگیری منصرف می‌کند. از جمله:

رودربایستی با دیگران به‌عنوان مثال زن و شوهری که با یکدیگر دعوا کرده‌اند، اما ناچارند در یک ضیافت مهمانی حفظ آبرو کرده و با هم طوری رفتار کنند که کسی متوجه نشود.

داشتن منافع برای طرفین مانند دزد و پلیسی که برای یافتن دشمن مشترکشان ناچار به تحمل یکدیگر هستند و یا مانند زن و شوهری که از یکدیگر متنفرند اما برای کسب جایزه نفیس یک مسابقه تلویزیونی با عنوان بهترین همسران دنیا شرکت می‌کنند و خود را عشاق دلداده نشان می‌دهند و یا مردی که برای کسب جایزه دیگری به‌ ناچار در قفس شیری می‌خوابد.

ترس از مجازات مانند ترس دو سرباز و یا کارمند مخالف هم از رئیس و فرمانده خودو یا ترس دو برادر کوچک متضاد هم از مادرشان.

عوام فریبی گاه دو زن و مرد با خصوصیاتی مخالف هم، برای بدست آوردن موقعیتی مناسب تن به ازدواج مصلحتی می‌دهند.

 

ب-2) وضعیت فیزیکی و مکانی

مانند قرار گرفتن دو عنصر در کنار هم، به دلیل: هم سلولی، همسایگی، همکار شدن دو شخص متضاد و...

فرار دو زندانی از زندان که به‌شدت از یکدیگر متنفرند با دست‌بندی که آنها را به یکدیگر بسته، می‌تواند لحظات طنزی را خلق کند و همچنین عامل در کنار هم ماندن «تام و جری» نیز هم خانه بودن آن‌هاست.

تمامی وضعیت‌های فوق هنگامی که مخاطب از اختلاف دو عنصر متضاد آگاه بوده ولی همچنان آنان را در شرایطی می‌بیند که ناچار به تحمل همدیگر هستند کمیک است. همچنین، کنایه‌های جسته و گریخته و غیر مستقیم آنان نیز در طول نمایش باعث ایجاد لحظات مفرحی می‌شود.

 

* وضعیت متناقض (غیر متعارف)

همان‌گونه که قبلاً اشاره شد؛ دنیای کمدی دارای خصیصه‌هایی است که از آن جمله می‌توان به حقیقت‌گریزی آن اشاره کرد. در آثار جدی، چنین رویدادهایی معمولاً از سوی مخاطب پذیرفته نمی‌شوند، اما دنیای کمدی، جایگاه تمامی امور متناقض و خارق‌العاده است. اموری همچون:

پرت نشدن شخصیت کمدی از یک پرتگاه

سیاه شدن وی در اثر انفجار بمب

صاف شدن شخصیت کمدی در زیر غلطک‌های ماشین لودر

شیرجه در استخر خالی نیز از حمله عناصر متناقضی است که در داستان‌های کمدی دیده می‌شود. لازم به توضیح است که این وضعیت بیشتر در داستان‌های فانتزی کمدی دیده می‌شود.

در قسمت‌های بعدی به سایر وضعیت‌ها اشاره خواهیم کرد.

 

1- به این موضوع در وضعیت شانس و تصادف به تفصیل پرداخته شده است.

ارسال نظر