یادداشتی از فرزین پور محبی

آشنایی با نگارش طنز و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت سوم

آشنایی با نگارش طنز و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت سوم
تمرینی برای تغییر، تفسیر،تدوین و تطبیق رویدادهای خام به ­دست­ آمده، برای ایجاد موقعیت‌های کمیک
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۲
کد خبر :  ۳۸۹۹۲

 

چند روش برای تبدیل وقایع عادی به کمیک

 

تمرینی برای تغییر، تفسیر،تدوین و تطبیق رویدادهای خام به ­دست­ آمده، برای ایجاد موقعیت‌های کمیک

این مورد به چندین شکل قابل اجراست:

1) پیگیری یک موضوع و تطبیق آن در دو یا چند زمان مختلف. مانند وعده سیاستمداران و تطبیق آن با شرائط موعود و موجود که غالباً هم محقق نشده‌اند.

2) ارتباط دو یا چند رویداد و یا موضوع بی ربط و گرفتن نتیجه مورد نظر نویسنده.

دیوید بردُل[1] در این رابطه چنین می گوید:

«هرگاه دو رویداد به ما عرضه گردد، بی‌تردید در پی یافتن پیوندهایی محلی، مکانی و زمانی آنها بر خواهیم آمد. آن ساحت تخیلی که ما با توجه به رویدادهای گذشته و روایت و پیش‌بینی حوادث آینده، در ذهن خود خلق می‌کنیم داستان نامیده‌اند.»

ارتباط رویدادها به چهار شکل زیر مشاهده می‌شود:

الف) قرار دادن دو رویداد، یکی مهم و دیگری بی ارزش در کنار یکدیگر و ارزش یکسان دادن به آنها (وقتی بشر پا بر روی کره ماه گذاشت دختر کوچک من نیز شروع به راه رفتن کرد.)

ب) برخورد معمولی (دستِ کم گرفتن) با یک و یا چند رویداد مهم(مانند با شروع جنگ جهانی دوم و انتشار خبر کشته شدن دهها هزار نفر در یک روز از فرط ناراحتی سیگاری روشن کردم./ از اینکه او تنها فرزندم را کشت برایش متأسف شدم. )

ج) اختصاص یک حالت به یک رویداد که به ظاهر هیچ ارتباط موضوعی با یکدیگر ندارند اما ارتباط صوری دارند (مانند آینده زیر پای شماست مواظب باشید له‌اش نکنید!)

د) پیگیری وقایع دو یا چند موضوع بی‌ارتباط با هم به شکل موازی و برخورد آنها با یکدیگر در اواسط داستان با توجیهی منطقی (مانند داستان شاهزاده و گدا) بدیهی است که هرچقدر ارتباط دو رویداد کمتر و دلائل برخورد آنها با یکدیگر محکم‌تر باشد کمدی از چهار چوب قوی‌تری برخوردار خواهد بود.

3) رصد و تفسیر اخبار و رویدادهایی که به خودی خود خارج از چارچوب معمول هستند.

به عنوان مثال، ازدواج دو نفر در فضا و یا هراس یک سگ از گربه‌ای نحیف.

4) نگاهی منطقی به رویدادهای غیر منطقی و نامربوط.

مانند تخصیص وام ازدواج از سوی وزارت صنایع و معادن

و یا نگاهی غیر منطقی به رویدادهای منطقی. مانند پیشنهاد اعطای وام ازدواج به کسانی که تجدید فراش می‌کنند.

5) کنار هم قراردادن دو خبر متناقض

من یک‌سال بعد از مرگ پدرم به دنیا آمدم!

6) کنایه زدن به رویداد­ها

مردان ماشین سوار نوع­دوستند، چون معمولاً آنها دختران جوان را به مقصد می­رسانند!

7) نزول رویدادهای متعالی به امور سخیف جسمانی و بالعکس، ارزش دادن به امور سخیف تا حد امور متعالی.

در این حالت به‌نوعی با بسیاری از مفاهیمی که انسان به شنیدن آنها خو گرفته بازی می‌شود. (همه هنرها با هم پسرعمو هستند – به‌جای برادر هستند-

معمولاً بعد از خوردن یک چیبس در زمینه‌های مختلف به من الهام می‌شه...

دنیا مثل یک رستوران بزرگه که همه مشغول خوردن همدیگه هستند...

قلب مردم جای خوبی برای زندگی هنرمند محبوبشان نیست....

من می‌خوام بدونم که آیا بعد از مرگ می‌شه دوش گرفت؟

و استفاده از تکنیک‌هایی همچون ایهام، کنایه و...که در کتاب‌های ادبی مختلف اشاره‌های زیادی به آنها شده‌است.

موقعیت در کمدی

موقعیت از جمله موارد مهم در طراحی کمدی به حساب می‌آید. کمدی موقعیت نیز در اصطلاح، یکی از بهترین کمدی‌ها است (البته نه لزوماً).

      نوروتروپ فرای[2] برای خلق موقعیت کمیک، معتقد به استفاده از دو روش است: 

  • تأکید ویژه بر روی اشخاص منفی داستان یا فیلم 
  • تأکید ویژه بر موقعیت‌های تعقیب و گریز در داستان یا فیلم.

موقعیت‌هایی ایجاد شده برای شخصیت کمدی

1- قرار گرفتن شخصیت محوری داستان در یک موقعیت بسیار مضحک و رفتار و عکس‌العمل کاملاً طبیعی و منطقی شخصیت در قبال رویارویی با موقعیت فوق. مانند گیرکردن دست شخصیت کمدی در داخل یک گلدان گران‌قیمت و تلاش‌های شخصیت کمدی در جهت توجیه وضعیت فوق به شکلی منطقی.

2- قرار گرفتن شخصیت محوری داستان در یک موقعیت بسیار ساده با راه حلی آسان و عکس‌العمل پیچیده و انتخاب راه سخت‌تر توسط شخصیت کمدی برای رهایی از موقعیت فوق. مانند طرح نقشه‌ای پیچیده برای فرار از زندانی که درب آن باز بوده است.

3- قرار گرفتن شخصیت محوری در یک موقعیت بسیار سخت و رهایی شخصیت از موقعیت به طرز راحت و شگفت‌آور. مانند زمانی که هارولد لوید مجبور می‌شود از یک ساختمان بلند بالا برود و جالب آنکه علی‌رغم ظاهر نحیف و بدون تمرین خاصی موفق می‌شود و یا دستگیری یک باند خطرناک به شکلی راحت و اتفاقی توسط شخصیت کمدی.

  • - قرار گرفتن شخصیت در یک موقعیت مضحک و عکس‌العمل‌های مضحک شخصیت کمدی در قبال موقعیت فوق. مختص نمایش‌های سخیف طنز. مانند خروج یک فضا­نورد از یک سفینه­ی نشسته بر روی سطح ماه و بسته شدن درب سفینه بر روی وی و بالاخره عکس‌العمل مضحک فضا­نورد؛ همچون شکستن درب موشک با قلم و چکش!

همواره به این نکته باید توجه داشت که نباید در طراحی حوادث و همچنین رفتار شخصیت‌ها اغراق کرد. بهتر است برای شکل‌گیری طنز مطلوب در داستان، یا موقعیت و یا عکس‌العمل کاراکتر را (رفتارش را) مضحک نمود و نه هر دو را.

در قسمت بعدی به 15 وضعیت نمایشی برای طراحی کمدی اشاره خواهیم نمود.

 

[1]-David Brdol

[2] - Northrop Frye

ارسال نظر