یادداشتی از فرزین پور محبی

آشنایی با نگارش طنز و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت چهارم

آشنایی با نگارش طنز و کمدی در ادبیات نمایشی - قسمت چهارم
همانطور که در قسمت قبل قول داده بودیم در این قسمت به 15 وضعیت نمایشی برای خلق کمدی می‌پردازیم.
دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۰
کد خبر :  ۳۸۹۸۴

همانطور که در قسمت قبل قول داده بودیم در این قسمت به 15 وضعیت نمایشی برای طراحی داستان‌های طنز می‌پردازیم:

بررسی فیلم‌ها و نمایش‌های کمدی، آشکار می‌سازد که ساختار اصلی داستانشان، تنها بر اساس 15 وضعیت نمایشی شکل گرفته‌اند. (البته به ادعای اینجانب) در این بخش، به تشریح وضعیت‌های فوق که هر کدام به نحوی داستان نمایش کمدی را بنا می نهد، خواهیم پرداخت. البته ممکن است فیلم یا نمایش خاصی را بتوان هر بار، از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داده و در نتیجه، وضعیت‌ دیگری را نیز به آن مربوط ساخت. همچنین ممکن است تعدادی از این وضعیت‌ها را بتوان توامان در جایجای یک فیلم یا نمایش خاص، مشاهده نمود. بنابراین، مثال‌های فوق لزوماً مختص وضعیت مورد نظر نبوده و این تقسیم‌بندی تنها براساس زاویه‌ی دید و رویکرد نگارنده است و بالطبع می‌توان آنرا تغییر داده و یا با تفسیر دیگری به آنها پرداخت!

1-وضعیت تلافی

موضوع انتقام در داستان‌های جدی، معمولاً جای خود را به تلافی در داستان‌های طنز می‌دهد. قهرمانان کمدی با توجه به اینکه اکثراً، خودمحور هستند و کمتر روحیه ایثار و فداکاری دارند، به همین خاطر نیز در هنگام مواجهه با اشخاص مقابلشان، بیشتر درصدد ارضای احساسات شخصی و تلافی از شخص ضدقهرمان هستند تا گرفتن انتقام از اعمال ناپسند و یا تنبیه و اصلاح شخصیت منفی. به عنوان مثال، تلافی یکی از سوژه‌های اصلی داستان فیلم‌های لورل و هاردی محسوب می‌شود و همان‌گونه که ذکر شد این امر، در بیشتر مواقع با نیت شخصی و اهداف سطحی آنها، توأم می‌شود (لورل و هاردی، غالباً بر سر موضوعات پیش پا افتاده‌ای با افراد مختلفی درگیر می‌شوند. در طی درگیری، آنها به نوبت و کاملاً خونسرد، خساراتی را به طرف مقابلشان وارد کرده و طرف مقابل نیز به همان شکل، کار آنها را تلافی می‌کند. حتی در یکی از فیلمها آنها در نقش یک مغازه دار بقدری در صدد تلافی و وارد کردن خسارت به صاحب مغازه بغلی خود هستند که برداشتن اجناس مغازه‌شان توسط یک دزد چندان برایشان مهم نیست!) .

هرچند در تلافی، دلیل مواجهه شخصیت محوری با ضدقهرمان بر سر مسائل شخصی و کوچک است، اما به هر حال، نتیجه این مبارزه، همان نتیجه مبارزه قهرمان داستان‌های جدی یعنی شکست ضدقهرمان، خواهد بود. به عنوان مثال، اگر نورمن، لورل هاردی، برادران مارکس، هارولد لوید و... در نقش کارآگاه و پلیس در برابر تبهکاران می‌ایستند معمولاً به دلیل انتقام و یا مجازات مستقیم از اعمال خلاف و خارج از قانون آنها نیست، بلکه بیشتر به خاطر موضوعات و انگیزه‌های شخصی (بعنوان مثال؛ مسخره شدن و یا توهین به آنها و علائق شان و...) قهرمانان کمدی است.

بنابراین، انگیزه­ی ایستادگی شخصیت کمدی در برابر تبهکاران منحصر به همین دلایل شخصی و سطحی است و نه پیگیری اهداف عالی. اما به هر حال و در نهایت، نتیجه­ی اقدامات­شان، با هر انگیزه‌ای که باشد، شکست تبهکاران است. در مورد این وضعیت به‌طور خلاصه می‌توان چنین گفت:

انتقام (در داستان‌های جدی)                             تلافی (در داستان‌های طنز)

- سطحی بودن تلافی نسبت به انتقام

- نیت اصلی در تلافی، ارضای اغراض شخصی و حقیر شخصیت کمدی است و نه مقابله با اعمال ناپسند و ناهنجار ضدقهرمان

- نتیجه­ی تلافی شخصیت کمدی، همچون فیلم‌های جدی، شکست ضدقهرمان است. اما در اینجا، اعمال شخصیت کمدی ناخودآگاه بوده و پیروزی­اش غالباً برحسب تصادف است.

2- وضعیت اشتباه

«هنرپیشه‌ها ممکن است دچار اشتباه شوند. به همین دلیل آنچه در پیرامون­شان روی می‌دهد و حتی آنچه خود انجام می‌دهند را به خطا داوری می‌کنند. اما تماشاگر، درست داوری می‌کند و همین نوسان بین دو متغیر متعارض کمیک می‌شود». (برگسون، 1379: 73)

اشتباه از جمله وضعیت‌هایی است که به دفعات در داستان‌های کمیک استفاده می‌شود. شخصیت کمدی با یک اشتباه کوچک می‌تواند حتی شهری را به آشوب بکشد و یا اینکه شخصیت کمدی، خود قربانی اشتباه دیگران شود. در هر حال، طنزنویس با پرداختن به این اشتباهات و طراحی وقایعی که در اثر اشتباهات فوق، سرنوشت قهرمان داستان را رقم می‌زنند و همچنین عکس‌العمل‌های شخصیت‌ها به آن وقایع، می‌تواند لحظات کمیکی را خلق کند. در سطور زیر برخی از حالت‌های وضعیت اشتباه ارائه شده که هر یک به نحوی در نمایش‌های گوناگون برای خلق حوادث داستان کاربرد دارند.

الف) اشتباه شخصیت کمدی

  1. شخصیت کمدی در اثر گیجی، ناشی‌گری، اعتماد به نفس بیش از حد، اطمینان به عملکرد و کارکرد معمول یک شخص یا دستگاه، فاجعه‌ای به بار می‌آورد و بدین ترتیب وضعیت را به هم می‌زند و دیگران را به دردسر می‌اندازد (مانند صحنه‌های جنجالی برادران مارکس در فیلم فروشگاه بزرگ، و یا مستر بین در جایگاه دندانپزشک که با واژگون گرفتن عکس رادیولوژی بیمار، به اشتباه چندین دندان سالم او را می­کشد، و یا اطمینان به دستگاه خوراندن غذا در فیلم عصر جدید چاپلین و عملکرد اشتباه و فاجعه آمیز دستگاه فوق).
  2. اعمالی که شخصیت کمدی برای جبران اشتباه خود انجام می‌دهد بار دیگر وضعیت را از آنچه که بود، بدتر می‌کند (مانند اقداماتی که مستر بین برای رفع لکه جوهری که روی تابلوی نقاشی گران­بهای یک موزه ایجاد کرده، انجام می‌دهد و حوادثی می‌آفریند).

ب) اشتباه دیگران

در این حالت، پیامد (معمولاً بد) اشتباه دیگران، گریبان‌گیر شخصیت کمدی می‌شود. موقعیت طنز این وضعیت، مربوط به تاوانی است که باید شخصیت کمدی در قبال اشتباه دیگران بپردازد (مانند گم شدن بچه به واسطه­ی اشتباه مادری سر به هوا که مسئولیت نگهداری آن به دوش شخصیت کمدی می‌افتد، و یا اشتباه تروریست در پرتاپ یک بمب و افتادن بمب در کنار شخصیت کمدی، و یا اشتباه مردم در مورد رهبری چاپلین تنها به خاطر در دست داشتن پرچمی که از پشت یک وانت به زمین افتاده بود).

ج) سوء‌تفاهم (اشتباه در قضاوت)

«سوءتفاهم نیز یکی از اشکال اشتباه محسوب می‌شود که از آن، در ساختار داستان‌های طنز استفاده‌های زیادی شده است. لازمه­ی سوء‌تفاهم، قضاوت اشتباه یک شخص در تشخیص و تفکیک موقعیت‌های پیش رویش است. تفاوت سوء‌تفاهم با اشتباه، در عمل قهرمانان است. به طوری‌که در وضعیت اشتباه، قهرمانان خود عامل اصلی هستند و در طی این عمل، مرتکب اشتباه می‌شوند. اما در سوء‌تفاهم، قهرمانان معمولاً بدون انجام عملی خاص، تنها در خصوص وقایع پیرامونشان دچار تصور اشتباه می‌شوند.

حالت‌های مختلف سوء‌تفاهم به شرح زیر است:

ج-1) شخصیت کمدی عوضی می‌گیرد:

- شخصیت کمدی به دلیل شباهت چهره آنها و یا گیجی خود شخصیت کمدی (در اثر اصابت ضربه‌ای به سرش، و...) افراد مختلف را با یکدیگر عوضی می‌گیرد.

- شخصیت کمدی گفته‌های اطرافیانش را سوء تعبیر کرده و از آنها نتیجه دیگری می‌گیرد. این وضعیت در اثر ضعف گوینده به لحاظ لحن و لهجه، تشابه کلمات، و یا در نتیجه فهم نادرست یک مطلب به دلیل مشکل و وضعیت خاص خود شخصیت کمدی بوجود می‌آید.

-شخصیت کمدی موقعیت‌های زمانی و مکانی را با یکدیگر عوضی می‌گیرد. شخصیت کمدی در اثر گیجی و یا دیدن نشانه‌هایی مشابه، احساس می‌کند در زمان یا مکانی به جز مکان و زمان واقعی وقوع داستان زندگی می‌کند (مانند دن کیشوت).

ج-2) شخصیت کمدی توسط دیگران عوضی گرفته می‌شود:

شخصیت کمدی به دلیل شباهت چهره‌اش با دیگران و یا گیجی افراد مقابلش، توسط ایشان، عوضی گرفته می‌شود (مثل بازرس گوگول). این حالت ممکن است به دو شکل در داستان گسترش یابد:

-شخصیت کمدی سعی دارد تا افراد مقابل خود را از سوء‌تفاهم بیرون آورد، اما آنها باور نمی‌کنند و بدین ترتیب، حوادث داستان نیز در همین جهت رقم می خورد.

- شخصیت کمدی به دلیل منافعی که از این سوءتفاهم احساس می‌کند چیزی به افراد مقابلش نمی‌گوید و با سوء‌تفاهم آنها همسو می‌شود (مثلاً وی با شخصیت برجسته‌ای اشتباه گرفته می‌شود). در برخی از مواقع شخصیت کمدی حتی عمل خلافی مانند دزدی‌های شبانه را انجام می‌دهد، اما در اثر سوء‌تفاهم اهالی شهر، این کار به حساب کمک‌های شبانه و مخفیانه وی گذاشته می‌شود و جالب آنکه محبوبیتش هم بین مردم بیشتر می‌گردد (مثل فیلم مارمولک).

ج-3) گفته‌های شخصیت کمدی توسط دیگران سوءتعبیر می‌شود و آنها بر اساس همان برداشت سوء، اقداماتی را برخلاف میل شخصیت کمدی انجام می‌دهند. شخصیت کمدی نیز تلاش می‌کند سوء‌تفاهم بوجود آمده را برطرف نماید.

چند نکته برای تأکید

اشتباه (در اثر اعمال نابجای اشخاص نمایش)

ـ شخصیت کمدی خودش مرتکب اشتباه می‌شود و حوادث داستان را رقم می زند.

ـ شخصیت کمدی درگیر وقایعی می‌شود که در اثر اشتباه دیگران رخ داده‌اند.

سوءتفاهم (در اثر برداشت و قضاوت نابجای اشخاص نمایش)

- شخصیت کمدی به دلایل مختلف دچار اشتباه در قضاوت می‌شود.

- شخصیت کمدی در معرض قضاوت اشتباه دیگران قرار می گیرد.

در قسمت های بعدی به سایر وضعیت های نمایشی طنز خواهیم پرداخت.

ارسال نظر