گفتگو با حشمت‌الله نوروزی، هنرمند خوشنویس / بخش اول

در روستا با حداقل امکانات خط می‌نوشتم / چیزی را که می‌خواستم در هنر خوش‌نویسی پیدا کردم

در روستا با حداقل امکانات خط می‌نوشتم / چیزی را که می‌خواستم در هنر خوش‌نویسی پیدا کردم
حشمت الله نوروزی گودرزی از خوش‌نویسان موفق و پر تلاش شاغل در مرکز تجسمی حوزه هنری است که با پیروی از سبک خوش‌نویسی استادان بنامی چون کیخسرو خروش و عمادالکتاب سالیان متمادی به تولید آثار هنری فاخر و تربیت هنرجویان علاقمند به حوزه خط و خوش نویسی در رشته نستعلیق مشغول است.
سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۷
کد خبر :  ۳۸۹۱۴

 

 

به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، حشمت‌الله نوروزی هنر خوشنویسی را به طور جدّی از سال 1364 آغاز نمود و در ادامه نیز موفق به دریافت گواهینامه فوق ممتاز از انجمن خوشنویسان ایران گردید. وی سابقه طولانی تدریس خط و داوری در زمینه خط نستعلیق و خوش‌نویسی با خودکار را در کارنامه خود دارد.حشمت‌الله نوروزی با شرکت در نمایشگاه‌های گروهی داخلی و همچنین حضور در رقابت‌های هنری خوشنویسی و خلق آثاری با موضوعات آزاد، تلفیقی و ادبی و عرفانی موفق به دریافت عناوین و جوایز متعددی شده است که از جمله آن می‌توان به کسب رتبه سوم جشنواره هنرهای معاصر اسلامی و رتبه نخست جشنواره کتابت تحریری یک صفحه از قرآن کریم اشاره کرد. نوروزی یکی از اعضای انجمن خوشنویسان ایران بوده و کتابت الهی‌نامه، نشر مؤلف، از جمله آثار اوست.

روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری گفتگویی را با ایشان انجام داده است که بخش اول آن را در ادامه مطالعه می‌نمایید:

-ابتدا لطفا خودتان را معرفی بفرمایید؟

حشمت الله نوروزی هستم متولد 1350 در شهرستان بابل ، میزان تحصیلاتم کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است و علاقه‌مندی من به خوش‌نویسی از دوران ابتدایی و مخصوصا راهنمایی شروع شد و به صورت حرفه‌ای تر از اواخر دوران دبیرستان و مخصوصا دوران دانشجویی وارد جریان فراگیری خوش‌نویسی شدم.

از سال 72 بخاطر ادامه تحصیل و قبول شدن در دانشگاه به تهران آمدم و این زمینه‌ای شد تا با اساتید مختلفی در حوزه خوش‌نویسی آشنا شوم و پیشرفت کنم و از سال 75  نیز وارد حوزه هنری شدم. البته ورود من به حوزه هنری از واحد ادبیات شروع شد ولی در آنجا هم به تمرین خط مشغول بودم بعد از چند سال به واحد تجسمی آمدم و زمینه برای ادامه کار بصورت جدی‌تر کاملا فراهم شد. اگر بخواهم از سابقه‌ام در خطاطی بگویم باید عرض کنم که حدود 28 سال است که به سبب علاقه زیاد در این زمینه فعالیت دارم اما بصورت حرفه ای 15 سال سابقه کار در این رشته را دارم.

 

 

-چه معلمان و اساتیدی در پیشرفت شما از ابتدا تا به حال نقش ایفا کرده‌اند؟

در دوران راهنمایی معلمی به نام آقای میری داشتیم که ایشان وقتی این استعداد و علاقه‌مندی من را نسبت به خط دیدند و ضمنا با امکاناتی که آن موقع در روستا داشتم که با حداقل امکانات خط می‌نوشتم، یعنی نه قلم مناسبی داشتم نه مرکب و نه کاغذی و در دفتر کاهی معمولی خط تمرین می کردم، برای من لوازم درجه یک تهیه کردند و به من قلم خوب، مرکب و کاغذ خوش‌نویسی دادند که وقتی من شروع به نوشتن با آنها کردم تازه فهمیدم که خط نوشتن یعنی چه. از ایشان بسیار ممنونم و امیدوارم هر کجا هستند خدا حافظ و نگهدارشان باشد.

بعد از آن در دوره دبیرستان و تا اواخر این دوره هنر نقاشی و طراحی را به عنوان هنر اول در کنار خط پیگیری و کار می‌کردم. استاد من در کلاس طراحی شخصی به نام آقای مولاییان بود که مدت چند ماهی شاگردی ایشان را کردم ولی خط، بیشتر از نقاشی و هنرهای دیگر من را به خودش جذب می‌کرد. در زمینه خوش‌نویسی استادی به نام آقای شیرافکن داشتم که ایشان توجه ویژه‌ای داشتند و من را تشویق می‌کردند. درهمین دوران در زمینه کار هم فعال بودم و تابلو نویسی، پارچه‌ نویسی و دیوار‌نویسی می‌کردم هر چند که این طور خط نوشتن که اصطلاحا به آن خط بازاری گفته می‌شود، می‌تواند به اصل خط آسیب برساند. و این مرحله از زندگی من تا سال 67 - 66 که برای کنکور آماده می‌شدم و وارد دانشگاه شدم ادامه داشت. در تهران به علت علاقه به موسیقی نزد سه استاد در دوره های مختلف مشغول فراگرفتن آواز شدم که تا همین شش سال پیش هم ادامه داشت و حتی اجراهایی را هم در قالب یک گروه کوچک و خوب داشتیم و اگر ادامه می‌دادم با توجه به نظر اساتیدم آینده خوبی در انتظارم بود اما شدت و حدت خوش‌نویسی را برای من نداشت و ضمنا هزینه بردار بود و ادامه تخصصی خط را به عنوان ارزشمندترین هدف برای من با مشکل مواجه می‌کرد. این شد که هنرهای دیگر را کم‌کم رها کردم و خط را دنبال کردم چرا که چیزی را که می‌خواستم پیدا کرده بودم.

 

 

در تهران اولین استادی که داشتم آقای مهدی فلاح بود که به شیوه استاد امیرخانی کار می‌کردند که من شش الی هفت سال به این شیوه کار کردم ولی بعد شیوه خودم را تغییر دادم و به شیوه دیگری علاقمند شدم که روش استاد خروش و عمادالکتاب بود و باید هم این کار را می‌کردم زیرا که هنرمند در هر زمینه هنری با افزایش سواد و کسب تجربه با تغییر در نگرش و نوع نگاه مواجه می‌شود که او را به سمت آنچه برایش حس بهتری دارد سوق می‌دهد و این اصلا به این معنا نیست که شیوه قبلی شیوه خوبی نبوده. بعد از ایشان در خدمت استاد داوود رواسانی که اصالت تبریزی داشتند بودم که ایشان در حق من پدری کردند و 8 سال نزد ایشان شاگردی کردم که برای من دوره‌ای بسیار طلایی و خوب بود و با خود ایشان نمایشگاه گذاشتیم و ایشان از بنده به عنوان یکی از برجسته‌ترین شاگردانشان یاد می‌کردند. من تمام وقتم را در این دوران صرف تمرین خط و خوش نویسی می‌کردم طوری که شب و روز را نمی شناختم بعد هم ایشان بنده را به جناب استاد خروش معرفی کردند. ایشان از لحاظ انسانی بسیار شریف و دوست داشتنی هستند که معنویت و عرفان در وجودشان موج می‌زند و من دوره‌های فوق ممتاز و استادی را نزد استاد «کیخسرو خروش» که مقام «استاد الاساتیدی» دارند سپری کردم و خیلی چیزها از ایشان آموختم که مدت دو الی سه سالی به طول انجامید و کماکان از وجود ایشان استفاده می‌کنم چرا که می‌گویند از استاد خوب نباید جدا شد چرا که حال خوش‌نویس و خطش را خوب می‌کند. به هر حال من خودم را شاگرد ایشان می‌دانم و سعی می‌کنم مراقبه داشته باشم و هرگز دچار غرور نشوم و سیرت خوب و صفای دل داشته باشم مانند امثال استاد میرعماد یا آقا سید‌حسن میرخانی.

 

خوش نویسی با خودکار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

ارسال نظر