
تدفین مسیح، حدود سال های 1250-1300 میلادی/ برگرفته از یک کتاب مزامیر خطی متعلق به بن مون کتابخانه شهرداری بزانسون (شرق فرانسه)

جوتو، سوگواری بر پیکر مسیح، حدود سال 1305 میلادی/ نقاشی دیواری؛ نمازخانه آرنا، پادوا
مقایسه یکی از نقاشی های دیواری "جوتو" در پادوا با نقش مایه مشابه آن در یک مینیاتور قرن سیزدهم
تابلوی "سوگواری بر پیکر مسیح" اثر "جوتو دی بوندونه" است. موضوع این تابلو، سوگواری بر پیکر بیجان مسیح است در حالی که مریم مقدس فرزند خود را برای آخرین بار در آغوش گرفته است. در مینیاتور، هنرمند دغدغه آن را نداشته است که صحنه را به گونه ای که احتمالا رخ داده است، بازنمایی کند. اندازه اشخاص را به گونه ای تغییر داده است که بتواند آن ها را در داخل صفحه ای جای بدهد، و اگر سعی کنیم که فضای بین اشخاص در پیش زمینه و یوحنای حواری در پس زمینه و مسیح و مریم مقدس در وسطِ تصویر را در نظر مجسم کنیم، درخواهیم یافت که چگونه اجزای تصویر بر هم فشرده شده اند، و چقدر هنرمند نسبت به مسئله فضا بی توجه بوده است. همین لاقیدی نسبت به مکان واقعی رخداد صحنه است که به "نیکلا پیزانو" اجازه داده است که داستان های متفاوتی را در یک چارچوب واحد بازنمایی کند. شیوه "جوتو" به کل متفاوت است. نقاشی نزد او چیزی فراتر از یک جانشین برای کلمات نوشتنی است. با دیدن تابلوی او گویی شاهد یک رخداد واقعی هستیم که در صحنه ای به اجرا در می آید. حالت قراردادی سوگواری یوحنای حواری را در مینیاتور با حرکت شور انگیز یوحنای حواری در تابلوی "جوتو" مقایسه کنید که چگونه به جلو خم شده و دست های خود را به طرفین باز کرده است. اگر سعی کنیم در این تابلو فاصله بین اشخاصِ روی پا نشسته در پیش زمینه و یوحنای قدیس را مجسم کنیم، بی درنگ احساس خواهیم کرد که بین آن ها هوا و فضا وجود دارد و همه آن ها می توانند حرکت کنند.
این اشخاص در پیش زمینه نشان می دهند که هنر "جوتو" از هز لحاظ یکسره تازگی دارد. به یاد داریم که هنر اوایل مسیحیت به نگرش هنر شرق باستان بازگشته بود که برای روایت هر داستان به نحو روشن، هر شخص می بایست، تقریبا همانند هنر مصر باستان، به طور کامل نشان داده می شد. "جوتو" همه این نگرش ها را کنار نهاد. او به چنین دستورالعمل های ساده ای نیاز نداشت. او بسیار متقاعد کننده به ما نشان داد که چگونه هر شخصیت حزنِ یک صحنه غم انگیز را منعکس می کند، به طوری که ما حزن همسانی را حتی در افراد زمینه نشسته ای که چهره شان پوشیده است، احساس می کنیم.