گفتگو با استاد امیرحسین آقامیری

فلسفه وجودی امام زمان(عج) عدالت گستری و میانه روی است / بخش اول

فلسفه وجودی امام زمان(عج) عدالت گستری و میانه روی است / بخش اول
سوم اردیبهشت ماه سال جاری مصادف با 17 ماه شعبان نمایشگاهی از آثار نگارگری استاد امیرحسین آقامیری و تعدادی از هنرجویان با نام «شعبان»در گالری ابوالفضل عالی برگزار شد که مورد استقبال جمعی از هنرمندان و علاقمندان به هنرهای مذهبی و ایرانی قرار گرفت.
چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۵
کد خبر :  ۳۷۴۹۷

سوم اردیبهشت ماه سال جاری مصادف با 17 ماه شعبان  نمایشگاهی از آثار نگارگری استاد امیرحسین آقامیری و تعدادی از هنرجویان با نام «شعبان»در گالری ابوالفضل عالی برگزار شد که مورد استقبال جمعی از هنرمندان و علاقمندان به هنرهای مذهبی و ایرانی قرار گرفت.

 

 

به همین بهانه گفتگویی با استاد امیرحسین آقامیری انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

-استاد چرا این نمایشگاه در ماه شعبان برگزار شد و انتخاب نام این نمایشگاه بر چه مبنایی صورت گرفت؟

نمایشگاه شعبان که مصادف شد با ماه شعبان در واقع یک نمایشگاه گروهی بود از هنرجوهای من که مجموعه کارهایی خلاقانه و بصورت مشق از آثار اساتید ساخته بودند. این آثار را انتخاب کردیم و یک نمایشگاه گروهی تشکیل شد و چون مصادف شد با ماه شعبان ما آن را به فال نیک گرفتیم و این نمایشگاه با عنوان شعبان برگزار شد.

بنده اثری دارم با نام شعبان که شروع نمایشگاه با این اثر بود. بروشور نمایشگاه، بنرها و ... نیز با همین اثر طراحی و مهیا شد. عنوان شعبان به طور کلی هرچیزی را می‌گویند که شعبه می شود مثلا میان دوکوه، میان دو شاخ، میان دو ماه رجب و رمضان، هرچیزی که میانه معنا می‌دهد، انشعابی داشته باشه و درمیانه واقع بشود را شعبان می گویند.

برای من سوال بود که چرا  امام زمان(عج) در میان ماه شعبان به دنیا آمده اند نه یک روز قبل یعنی چهاردهم و نه یک روز بعد یعنی شانزدهم ماه و به این نتیجه رسیدم که به این معناست که فلسفه وجودی امام زمان(عج) در واقع عدالت گستری و میانه روی است. لذا می بینیم که امام زمان(عج) در نیمه شعبان به دنیا می‌آیند. حتما حکمتی دارد و حتما یک ریاضیاتی بوده و این را خداوند مقدر کرده است.

-لطفا درباره تابلوی شعبان که در نمایشگاه به نمایش درآمد توضیح دهید؟

در تابلوی شعبان من یک ترازویی کشیدم و امام زمان(عج) را در مرکز ثقل ترازوی عدالت قرار داردم. ایشان در میان دو کفه ترازو و در وسط قرار گرفته بخاطر اینکه با ظهورشان میانه روی و عدالت‌گستری می‌کنند. دوکفه ترازو در دو طرف کار کشیدم، شیر و خرگوش را کشیدم چرا که با ظهورشان به کسی ظلم نمی‌شود و قدرتمند و ضعیف در کنار هم قرار می‌گیرند، سیاه و سفید پوست درکنار هم قرار می‌گیرند و به همین دلیل یک چهره سیاه پوست و یک چهره سفید پوست کشیده‌ام . این حکایت از میانه روی و عدالت گستری امام زمان(عج) دارد. دو طرف بازوهای ترازو را با سیمرغ نشان دادم چرا که سیمرغ نماد حق است. بال‌های سیمرغ را با قبضه‌های شمشیر کشیده‌ام که یاران امام زمان هستند که به کمک ایشان می‌آیند. در پس زمینه ظهور امام زمان(عج) یک مربع کشیده‌ام که مشکی رنگ است که همان مربع کعبه است که در واقع نشان دهنده این است که از حرم امن ظهورشان شروع می‌شود و در نهایت عالم به حرم امن تبدیل می‌شود وقتی ظهور می‌کنند. در قسمت پایین تابلو کره زمین قراردارد که زیر پای  اسب‌هاست و به صورت مربع های مشکی کشیده‌ام که شروع نمایشگاه با این اثر بود و این بخاطر این بود که در ماه شعبان برگزار شد و من خواستم که این اثر  ارائه بشود و خیلی از مخاطبین به مفهوم شعبان پی ببرند.

 

 

- رنگ مشکی در نگارگری نشان دهنده چیست و همچنین در تابلوی شعبان؟

رنگ مشکی از نظر عرفا بالاترین رنگ و رنگ خدایی است. رنگی است که غالب است بر همه رنگ‌ها و همه رنگ‌ها را در خودش مغلوب می‌کند. از نظر عوام مشکی رنگ ظلمت است رنگ بد است و رنگ تاریکی است اما بالاترین از نظر عرفا رنگ مشکی است که آن جایی که خواسته‌ام کعبه را نشان بدهم با رنگ مشکی نشان داده ام و البته رنگ پرده کعبه هم که روی آن را پوشانده است، مشکی است.

- تابلوی شما یک تصویر متقارن است. لطفا درمورد استفاده از تقارن در این کار و دلیل استفاده آن در نگارگری توضیح دهید؟

تقارن وحدت است. در واقع هر چیزی که بخواهیم وحدانیت را در آن نشان بدهیم باید متقارن بکشیم. انسان ذاتا نوری از خداست و ما از خدا بوجود آمده‌ایم. خداوند انسان، حیوانات و خیلی از فرم‌ها را در عالم قرینه خلق کرده است. در فرم قرینه نگاه اول به نقطه مرکزی معطوف می‌شود و اصلا در فرم‌های قرینه مثل محراب مرکزیت ایجاد می‌شود. شما وقتی روبروی محراب می‌ایستی تنها نقطه‌ای که در نگاه اول نظر شما را جلب می‌کند نقطه مرکزی و نوک محراب است چون نشان از وحدت است و درونش کثرت و بهم ریخته‌گی نیست هارمونی، هماهنگی و وحدت است. خداوند هم وحدت است. در واقع مثال عینی وحدت خداست. یعنی همه چیزش بجاست همه چیزش هماهنگ و با ریاضیات است. یا زیر گنبد که می‌ایستید اولین نگاهتان به آن نقطه مرکزی جلب می‌شود چون خداوند نقش مرکزی در عالم دارد. در خود کعبه تمام کسانی که دور آن می‌ایستند و عبادت می‌کنند دایره‌ای شکل هستند و کعبه نقش مرکزی در عالم دارد. و ما هرجای دنیا باشیم باید رو به قبله بایستیم. اگر جنوب کعبه باشیم باید رو به شمال به سمت کعبه بایستیم اگر شمال‌اش باشیم رو به جنوب می‌ایستیم. به هر حال آن نقطه مرکز برای ما مهم است. در فرم قرینه هم چون مرکزیت ایجاد می‌شود آن اشکال و مفاهیمی که بخواهد وحدت را تداعی بکند باید متقارن باشد. فرم‌هایی که رحمانیت در آن نیست و شیطان درش حاکم است، درونش کثرت است و نامتقارن و به هم ریخته است.

- اگر توضیحات پایانی در خصوص تابلوی شعبان دارید لطفا بفرمایید؟

من در قسمت پایین کار اژدها را کشیده‌ام که از وحدت خارج شده و به گوشه چپ تابلو رفته و سیمرغ که نماد حق است بر آن غلبه کرده و در حال از بین بردن اژدهاست. دقیقا در مرکز ثقل ترازوی عدالت و پایه ترازو یک شمشیر کشیده‌ام که درون شکم این اژدها فرورفته است.

سه تا اسب هم که در دو طرف امام زمان(عج) کشیده‎ام در واقع نشان دهنده اعداد سه یک سه که در مجموع نشان از عدد ٣١٣ ، یاران امام زمان(عج) است. و پرهای سیمرغ که به شکل قبضه‌های شمشیر کشیده شده و شمشیرهای یاران امام زمان است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

ارسال نظر