به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، مجله هنری فریز در گزارشی به وضعیت اخیر گالریها و موزههای مطرح دنیا پرداخته و این حقیقت را فاش کرده است که بخش عظیمی از این مکانهای هنری، در تملک سودجویانی است که عمده درآمد خود را از خرید و فروش و همچنین تولید دخانیات به دست میآورند.
در بخشی از این گزارش آمده است:
«وقتی بحث کمکهای مالی به میان میآید موزهها و گالریهای هنری بزرگ جهان خود را در بازی دو سر باخت میبینند. ماه گذشته، گالری ملی پرتره لندن، کمک یک میلیون پوندی را از خانواده «سَکلِر» نپذیرفت. از آن زمان به بعد باقی موزههای معتبر جهان از جمله موزه «تیت»، موزه «گوگنهایم» و موزه یهود برلین از پذیرش حمایتهای این خانواده سرباز زدند.
خانواده «سکلر» مالک کارخانه داروسازی «پاردو فارما» است که به فریب پزشکان و بیماران در مورد خطرات ناشی از بسیاری از محصولات اعتیادآور خود، از جمله «اُکسی کدون» متهم شده است.
با توجه به اصول اخلاقی، این کمپانی دیگر نمیتواند از نام خود به عنوان حامی هنر و فرهنگ استفاده کند، اما باید توجه داشت که برای این موزهها که بیشتر آنها برای بقای خود به شدت وابسته به مؤسسات خصوصی هستند، انصراف از پذیرش این قبیل کمکهای مالی، آسان نیست.
با این حال متصدیان این موزههای بزرگ معتقدند با ادامه پذیرش حمایتهای مالی این خانواده آمریکایی، آمار فروش بلیتهایشان دچار کاهش خواهد شد و اعتبارشان هم زیر سوال خواهد رفت.»
در ادامه گزارش فریز آمده است:
«کمپانیهای دخانیات که به طور مشخص مسؤول مرگ افراد بیشتری نسبت به خانواده «سکلر» هستند، دیگر حامیان بزرگ موزهها هستند اما همیشه از تیررس خارج بوده و به حمایتهای خود از مؤسسههای هنری و تاریخی ادامه دادهاند.»
طبق آمار اعلام شده از سوی سازمان جهانی بهداشت، هر سال ۴۸۰ هزار نفر در ایالات متحده جان خود را به دلیل استفاده یا قرار گرفتن در معرض دخانیات از دست میدهند. با این حال اعتراضات بسیار کمی در خصوص مقابله با حمایت تولیدکنندگان دخانیات از موزهها صورت گرفته است.
از آنجا که میزان حمایت مالی دولت از موزهها در بسیاری از کشورها به قدر کافی نبوده است، بیشتر این موزهها چارهای جز همکاری با مؤسسههای خصوصی برای کمک به پیشبرد اهدافشان ندارند.
نویسنده این مطلب در ادامه به طرح پرسشهایی در این خصوص پرداخته و نوشته است:
«اعتراضهای صورت گرفته نسبت به خانواده «سَکلر» سبب شده مذاکراتی درخصوص کمکهای مالی به موزهها و گالریها از سر گرفته شود. اما سوالی که مطرح میشود این است که دنیای هنر تا چه زمانی میتواند برای اثربخشی این مذاکرات صبر کند؟ آیا موزه بریتانیا نیز میتواند همچون موزه «تیت» بدون استفاده از کمکهای مالی کمپانیهای دخانیات دوام بیاورد؟
گذشته از مسائل پیش آمده مربوط به پذیرفتن و یا نپذیرفتن کمکهای مالی، این حقیقت که بقای بسیاری از موزههای معتبر جهان به مؤسسههای خصوصی وابسته است، توجهها را به خود جلب کرده است.»