کارم را با طراحی مدادی شروع کردم چون حس و حال کارهایم را راحتتر می شد نشان بدهم.
بعد از تمام کردن دوره کاردانیام با دیدن کارهای پژمان رحیمی زاده در فیس بوک خیلی به سبک کارشان علاقه مند شدم؛ قبل از آن هیج شناختی از تصویرساز و هنرمند ایرانی نداشتم؛ هرطوری بود رفتم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در کلاسهای ایشون ثبت نام کردم.
طی مدت ۴-۵ ترمی که آنجا بودم یاد گرفتم چه طوری ایده پردازی کنم، استوری برد برای داستان بزنم و از متریالها استفاده کنم.
در همین حین توانستم یک وکام (wacom)برای خودم بگیرم؛ چون به هنر دیجیتال و کاراکتر دیزاین علاقه زیادی داشتم و تمام تلاشم را گذاشتم که یاد بگیرم چطور در بهترین حالت از آن استفاده کنم؛ یعنی اصلا هیچ کلاسی نرفتم و کاملا خود اموخته یاد گرفتم همه نکاتش را و سعی کردم در بین این همه هنرمند به سبک شخصی خودم برسم.
بیشتر کارهایی که میکشم بر اساس آن حس و حالی است که آدمها به من انتقال می دهند (لحظات خوشحالی و ناراحتی و …»