ویکتور مان و جادوی جهنمی

ویکتور مان و جادوی جهنمی
"ویکتور مان" را در یک نگاه می توان هم به عنوان هنرمند نگریست و هم درهیئت تدوین گری شیطان صفت.
سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۴
کد خبر :  ۳۰۳۷۹

Aspen (صنوبر لرزان)، 2009

 

"ویکتور مان" (Victor Man) هنرمند و نقاش رومانیایی متولد سال 1974 است.

"ویکتور مان" را در یک نگاه می توان هم به عنوان هنرمند نگریست و هم درهیئت تدوین گری شیطان صفت. تمرین های نقاشی او همواره درگیر با تصاویر انتخاب شده ی عکس هایی از پیش موجود بود که گاه رنگ شان را سفیدتر می کرد و گاه سیاه تر. به جزییات مخصوصی بها می داد، داستان موجود در پس زمینه را از آن بیرون می کشید و ناظر اثرش را با صحنه ای از نقاشی مستقل بی تکیه گاه مواجه می ساخت؛ اثری لبالب از چیستان. شاید نقاشی های "ویکتورمان" را باید به عنوان فرآیند آهسته ی کیمیاگری تماشا کرد که فهرست بی حد و حصر و نامحدودی از سناریوهای کم جان و جزیی را به کار انداخته است. برای مثال تابلوی «Aspen» (صنوبر لرزان) او به نظر نمایان گر چیزی بیشتر از یک جفت دست باشد که بازدم دودی از سیگار از میان شان گذشته، فرضا دستی پر از گرد سفید که در هوا پخش شده و این ماجرا خودش شاید به خیال کسی از خلال یک حرکت جادوجنبلانه رخ داده باشد و این در حالی است که اگر دقت شود در گوشه ی اثر الگوی وصله شده ی آرلُکنی (دلقک وار) دیده می شود. تفسیر در این باره، می توان گفت بیشتر به مذاکره ی ناپیوسته و منقطعی منجر می شود، مثلا دو پهلویی و ابهام کنش، وزنی که توسط نقاشی به اثر داده شده، عنوانِ از منظرِ جغرافیایی ویژه اش و... اما از آن جا که تمامی انشعابات معنا به شکلی اجتناب ناپذیر و آشفته به تفکر و تعمقی خالص منتهی می شود؛ هنر "ویکتور مان" مبدل به نمایش مقاومتی شده در برابر انگیزش های روایی و ایده ی محقق شدنی دانش. "مان" چنین فرآیندی را با کنار هم قرار دادن عناصر تصویری ناهمگون و بسیار متفاوت تشدید می کند و این حادسازی با عناوین دقیقش گنگ تر هم می شود، برای نمونه: نشانی که پیشاپیش، حضورش را با غیبتش می سازد. 

 

پرتره نقاش در هنگام مرگ پدر/2016

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

            

ارسال نظر