پیِر بونار ( فرانسوی: Pierre Bonnard) (۱۸۶۷–۱۹۴۷) نقاش فرانسوی و از بنیانگذاران گروه نبیها بود.
پیِر بونار در سال ۱۸۶۷ در حومهٔ پاریس به دنیا آمد. زندگی جوانی او به عنوان پسر وزیر برجسته و رسمی جنگ فرانسه، شاد و سبکبار بود. به خاطر پافشاری پدرش، او حقوق خواند، فارغالتحصیل شد و مدت کوتاهی به عنوان وکیل مدافع کار کرد. در عین حال او در کلاسهای هنری هم شرکت میکرد. ابتدا در آکادمی ژولین و سپس در مدرسه هنرهای زیبای پاریس هنرآموزی کرد. در دهه ۱۸۹۰ به کار طراحی پوستر، طراحی صحنه تئاتر و نقاشی دکور پرداخت. مدتی نیز به کشیدن صحنههایی از زندگی روزمره خانگی مشغول شد.
اولین نمایشگاهش در گالری دوراند روئل در ۱۸۹۶ بود. در دهه بیستم زندگیش عضوی از یک گروه پاریسی بود که خود را «نبیها» (پیامبران) مینامیدند و به بونار لقب «بنی بسیار ژاپنی» داده بودند. گروه بنیها، گروهی از هنرمندان جوانی بودند که معتقد به خلق آثار سمبلیک و طبیعت معنوی بودند. دیگر بنیها شامل ادوارد ویارد و موریس دنی بودند. نبیها، که گو گن را قهرمان خود میدانستند، همچون او به دنبال سبکی بودند که سادگی و ظرافت را در خود جمع داشته باشد و به پیچیدگیهای رنگ باخته هنر رسمی پاسخ گوید.
او در سال ۱۹۱۰ پاریس را به مقصد جنوب فرانسه ترک گفت و به طو ر دائم مقیم آنجا شد.
بونار خود به دلیل آنکه با جنبش معاصرتری همیشه همراه نبود، خود را " واپسین نقاش امپرسیونیست مینامید.
او در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۷ در لو کنه (جنوب شرقی فرانسه) چشم از زندگی فروبست. هنگامی که پیر بونار در سال ۱۹۴۷ چشم از زندگی فروبست، نمایشگاه یادمانی بزرگی از آثار او در پاریس بر پا شد.
او به طور معمول یک بوم را از عرض، روی دیوار یک اتاق، اغلب روی یک کاغذ دیواری نقشدار، میخ میکرد و دو، سه سوژه کاملاً متفاوت را، از حافظه و بدون نگاه به مدل، روی آن نقاشی میکرد. میگفت: من خیلی ضعیفم و در برابر یک شی یا شخص عنان اختیار از کنم خارج میشود. همچنین میگفت: " حضور شی یا شخص، ذهن نقاش را مغشوش میکند. نقاشی که کارش ضبط و ثبت "ایدهٔ اولیه" و "جذبه و فریبندگی" است: "اگر این جذبه و فریبندگی، و ایدهٔ اولیه محو شود، تنها چیزی که باقی میماند نقش مایه است، موضوعی که به نقاش هجوم میآورد و بر او چیره میگردد."
اکثر تابلوهای او دارای رنگهای شاد و متنوع و نقشمایههای چشم آشنایند. فضاهای داخلی زندگی عادی یا چند نفری که دور یک میز جمع شدند، یا زنی برهنه که در حال شستشو و آرایش خویش است، و نیز طبیعت بی جان و چشماندازها – و هر کدامشان علاقهمندان خاص خود را دارد. آنها نه سورئالیستی اند، نه انتزاعی، ونه به معنای آکادمیک و پیشا امپرسیونیستی، شکل نما (یا فیگوراتیو)اند. بونار بیش از بیست سال از زندگی خود را درجنوب فرانسه گذرانده و نقاشیهایش گویی سرشار از تابناکی و درخشندگی سواحل مدیترانه است. در بیشتر تابلوهایش مناظر مدیترانه را تصویر کردهاست و نور در آثار او فراوان دیده میشود. برجستگی بونار در شور و عشقی بود که به باسمههای چوبی ژاپنی، رنگبندی تخت آنها، فضاهای موزون، و ترکیب بندیهای غالباً مقطع و با روح آنها داشت.
بونار در آثارش از نقاشیهای ژاپنی الهام گرفته بود و تابلوهای او مناظر گیاهان را نشان می- دهد. شهرت اولیه وی حاصل چاپ نقشهایی بود که این ویژگیها در آن نمایان بودند. نقاشیهای همان سال او، اغلب صمیمانهتر و دارای فضای گرمتریند: آنها تابلوهای کوچکی اند، که بامایههای ملایم و خال خالهای شکلدار خفیفی، تزئینات داخلی آن زمان خانههای بورژوایی را منعکس میکنند. برخی از این تابلوها شامل پیکرههای برهنهاند که به ویژه یکی، دوتای آنها شهوت انگیزند، ولی فضای معمول آنها، فضای آرامش بخش درون خانه است. افزون بر آنها، بونار در فرصتهایی در این دوره از عهدهٔ کشیدن نقاشیهای تزئینی بزرگ-تری برآمدهاست که مایههای تصویری سبکتر و حال وهوای روشن تری دارند و آرایش فرمهای تزئینی شان به گونهٔ واضحی به چشم میآید.
در چند تابلو یک سگ را در کنار زن جوانی به تصویر میکشد، یعنی عنصری بیگانه را به نقشی از زیبایی خیالی میافزاید تا ده ناتانسون که از دوستان نزدیک بونار بود میگفت:" سگ همیشه بخشی از شخصیت بونار بود.