نمایشگاه «تجربه‌های نو در هنرهای تجسمی 2» در گالری شلمان

نمایشگاه «تجربه‌های نو در هنرهای تجسمی 2» در گالری شلمان
نمایشگاه گروهی نقاشی و نقاشی خط با عنوان «تجربه های نو در هنرهای تجسمی ۲» جمعه ۱۶ شهریورماه در گالری شلمان افتتاح می شود.
سه‌شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۰
کد خبر :  ۲۸۹۰۹

 

 

به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، نمایشگاه گروهی نقاشی و نقاشی خط با عنوان «تجربه های نو در هنرهای تجسمی ۲» به نمایشگاه‌گردانیِ پژمان دادخواه و علی مزارعی روز جمعه ۱۶ شهریورماه در گالری شلمان آغاز می‌شود و تا ۲۱ شهریور ادامه دارد.

در این نمایشگاه آثاری از فائزه افجه نیا، رویا ارمکیان، مژگان بخشی، طناز پریشان زاده، آیناز دقیقی، آیلار محمدی، الهام گردون زاده، صغری دمیرچی لو، غزال جوان، عاطفه حیدری، سیده لیلا موسوی، لیلاگازر، میرفرهاد مقیمی، مریم عیسوی، ماهـرخ ملک، هاله یزدانی و نازنین نبوی به نمایش در می آید.

 

 

در بیانیه این نمایشگاه به قلم مهدی اسماعیلی آمده است:

«دوباره تابستان

هنوز نیمی از شهریورِ داغ نگذشته

بوی تُرد ِ باد پاییزی

عطرِ خاطره را با خود

به هوشِ ما نوازش می دهد!

یاد باد سرخوشی ها سر در گمی ها

یادها خاطره ها عشق ها و آرزوها

یاد باد!

چه صمیمی بودید با آبتنی آب پاشی

آب بازی...

چه نزدیک بودید به ته ِ گُرگم به هوا و

لِی لِی و آ لیسآ آ لیسآ...

ها... بوی خوشِ انارِ سرخ رنگِ همسایه

و نارنگیِ نارنجیِ یار

آخرین دیدار!

اینجا در این وقتِ تنگ

در این روزهای پُر از نیرنگ

در این نفس نفس زدنِ ساعت

در این بی حوصلگیِ همگانی

در این سرعتِ بالای ندیدن

نرسیدن نشنیدن نچشیدن

از پشتِ منظره های سبزِ نگاه

در پیِ طرحی نو قلم ها را برافراشتید

تا بلندای رویایی نو!

دوباره رنگ و نقشِ قهوه ایِ گُم شده ی

قدیمی را به رقص درآوردید

به کند و کاوِ این همه زمانِ از دست رفته!

مگر می شود جانب بالا رفت و ماه بانو را

در آغوشِ خود بو نکشید؟

مگر می شود زیباییِ این همه

شبنمِ عصرگاهی را بر غروبِ نارنجیِ

سرخ گون لمس نکرد؟

مگر می شود؟

حال برای بهتر درک کردنِ زمان

هاشور وار تا آبیِ ادبیات ِ خوش رنگ ِ کلام

پَر کشیدید

در میانِ دیدگانی مات و غم زده

گاه خاکستری گاه پُر رنج

نیمی خشم نیمی زرد ِکبود!

در این روزهای تلخ بی یکی نقاب

با زشتیِ عریان رو در رو بر واقعیتِ امروز پا فشردید آشکارا

 دست را روی دست ِ خود گذاشتید و برخاستید

و تا تهِ چهار دیوارِ یک ناکجا

رد پا را دنبال کردید!

از درونِ کوهی شبیه آتشفشان

تا کف ِ دریای بی کران

با ماهیانِ سرخ مذاب وار غلتان رقصیدید!

افسوس... پیش از آن که سیگاری بگیرانید

ژولیده و بی دود نبضِ مغزِ خیش را

به دست ِ غیر دادید با دسته گُلی پیشِ رو

که سایه های بلند را خود می پنداشتید

آن منِ دیگر است! "انسان"

و سر انجام خط به خط

هِ و ها و هی و هو را

تو به تو لا به لا

قد کشیده تا الفِ آسمان بالا کشیدید

و رودی از طرح و رنگ و نقش برتافتید...

تا چشم بدوزیم تا دل بِبَرند تا زود نگذریم

تا کمی خیره شویم تا خود را درونشان

از نو پیدا کنیم!

"تجسمی دوباره"

شاید این همان آبتنی در حوضچه ی اکنون باشد!»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

ارسال نظر