منصور فارسی با اشاره به تجربیات شخصی خود بیان کرد: یک اثر هنری باید زاده اجتماع خود باشد. باید منعکس کننده موضوعات و مسائل اجتماع خود باشد. هنرمند میتواند تمام این تاثیرات را از اجتماع و مخاطب خود دریافت کند.
برخی کارشناسان، مجسمه را حجم بصری میدانند که در تمام وجوه، در بردارنده یک نکته انسانی و بیانگر صفاتی ارزشمند برای افراد جامعه است چنانکه میتواند بر روی ضمیر ناخودآگاه افراد تاثیر بگذارد و ابزاری برای آموزش غیرمستقیم و موثر در دراز مدت محسوب میشود.
منصور فارسی نیز از جمله هنرمندان مجسمه ساز است که بر این مهم اعتقاد دارد. او دراین خصوص به سایت مرکز تجسمی حوزه هنری گفت: زمانی در آموزشگاهی تدریس میکردم که در مقابل آن تندیسی از درخت سرو قرار داشت. این درخت در ابعاد بزرگ، در حدود پنج متر و بسیار زیبا بود. بعد از مدتی این تندیس توسط شهرداری از جلوی آن آموزشگاه برداشته شد. آنچه درخصوص این تندیس اهمیت داشت این بود که بچههای آموزشگاه به آن بسیار علاقه داشتند و جالب اینکه مدیر آن آموزشگاه معتقد بود بعد از جابهجایی آن مجسمه، تعداد هنرجوهایی که سیگاری شدند، بیشتر شده و بعضا دچار نوعی افسردگی شدهاند!
او ادامه داد: میخواهم به این نکته اشاره کنم که یک تندیس، یک مجسمه زیبا و هنر به اندازهای میتواند در روحیه مخاطب تاثیر بگذارد که صدها سخنرانی و حرف و نصیحت نمیتواند چنین تاثیری داشته باشد.
این هنرمند مجسمه ساز معتقد است: یک اثر هنری باید زاده اجتماع خود باشد. باید منعکس کننده موضوعات و مسائل اجتماع خود باشد. هنرمند میتواند تمام این تاثیرات را از اجتماع و مخاطب خود دریافت کند. البته همیشه دولتمردان در فکر دیکته کردن موضوعات به هنرمند هستند. این درحالی است که جامعه همیشه از فقر نبود فرهنگ مینالد.
فارسی با اشاره به آنکه موسیقی نخستین هنری است که به جامعه خوراک میدهد خاطرنشان کرد: زمانی که جایی برای ارائه موسیقی که نخستین هنری است که خوارک جامعه را تامین میکند نیست، چگونه میتوانیم هنرهای بصری که شامل هنرهای تجسمی میشود را به جامعه ارائه دهیم؟ در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم که همواره تاکید میکنند به آثار هنری دست نزنید، این درحالی است که مخاطب باید مجسمه را لمس و با آن ارتباط برقرار کند. مخاطب باید با بافتی که هنرمند در سطح اثر خود ایجاد کرده ارتباط برقرار کند و از آن لذت برد. در چنین شرایطی است که مخاطب می تواند هم از لمس کردن اثر هنری و مجسمه و هم از دیدن آن لذت برد. آنزمان است که اثر هنری تماشایی می شود.
او اذعان داشت: اگر آثار هنری اینگونه در اجتماع به نمایش درآید، میتوان جامعه را سالم سازی کرد. برای این است که میگوییم تئاتر یک هنر کامل است و هنر زندگی است. از این روست که در هنر مجسمه سازی از هنر درام و اصل پُز و ژست استفاده میکنیم و اینگونه است که حس روایتگری را به مخاطب منتقل میکند.
با این وجود فارسی معتقد است: در شرایط فعلی، مسئولان به هنرمندان بها نمیدهند و کمتر شاهد خلق آثاری هستیم که قابل توجه باشد. چنانکه اگر گشتی در میادین شهر بزنیم، شاهد مجسمههای بی کیفیت هستیم که با بی سلیقگی تمام، از چین وارد شدهاند و در عین آنکه هیچ سنخیتی با مضامین شهری و فرهنگی ما ندارند، در میادین شهرهای ما نصب شدهاند. این نشان از مشکلات مدیریت شهری و فقدان نگاه هنری در میان مدیران شهری ما دارد.