این روزها گالری هما میزبان نمایشگاهی با عنوان "سری حذف شدگان یا سری فرزندان خدا" است که تا 14 شهریور میزبان علاقهمندان خواهد بود. این نمایشگاه حاصل 10 سال تلاش و فعالیت علی ذاکری در عرصه هنرهای تجسمی است.
ذاکری با تاکید برآنکه، آنچه در این نمایشگاه در معرض دید عموم گذاشته شدهاست، یک سوم تابلوهایی است که در این مجموعه خلق شدهاست به سایت مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفت: در ظاهر آنچه روی این تابلوهای نقاشی دیده میشود، بوکسورهایی هستند که با یکدیگر مبارزه میکنند؛ اما قصهای که من به دنبال آن بودم، بیان درگیری انسان با انسان و حضور خشونتی است که در کل جهان وجود دارد.
بنابراین گزارش، مخاطب با دیدن این تابلوها با بوکسورهایی روبه رومیشود که گاه در رینگ هستند و به وضوح مشغول مبارزهاند و گاهی هم پا را فراتر میگذارد و به فضای اصلی گام مینهد، فضایی که دال بر خشنونتی است که انسانها نسبت به هم دارند. مخاطب در این آثار به نوعی وارد فضایی بی زمان و بی مکان میشود و خشنونتی که در جامعه و در دنیا وجود دارد، به صورت واضح پیش روی چشم مخاطب نمود پیدا میکند.
به گفته ذاکری، بوکسورهایی که در این آثار به نمایش درآمدهاند بیانگر خشونتی هستند که انسان نسبت به همنوع و نسبت به خود روا میدارد. چراکه انسانها نسبت به خودشان هم خشونت به خرج میدهند و درگیریهای درونی دارند.
**غلبه اکر و خاکی
این هنرمند نقاش با اشاره به رنگآمیزی آثار و غلبه رنگ خاکی و اکر در بیشتر آثار گفت: فضای رنگآمیزی که برای تابلوهای نقاشی خود برگزیدهام از سالها پیش با روی آوردن به سمت نقاشی از طبیعت شکل گرفت. در آن سالها رنگ اکر وارد نقاشیهایم شد و هنوز هم در پسزمینه و فضاسازی آثارم از الهاماتی که از طبیعت و خاک گرفتهام، وام میگیرم.
ذاکری ادامه داد: درعین حال با توجه به فضایی که مد نظر داشتم، با توجه به نوع درگیری و نوع خشونت، علاقهمند بودم که وارد فضای وهمآلود شود و تمام عناصر حذف شدند و آنچه باقی ماندهاست، درگیری و خشونت است.
او با تأکید برآنکه از خشونت متنفر است تصریح کرد: از آنجایی که درگیری انسانها، چه در قالب ورزشی مانند بوکس، چه بر اثر انفجارهایی که در افغانستان و... رخ میدهد در ذهن و وجود من جای نمیگیرد، از این رو در صدد نقاشی این آثار برآمدم تا خشونت را از نزدیک لمس کنم و بتوانم طاقت بیاورم. این آثار بیش از آنکه برای مخاطب باشد، دریچهایست برای بیان احساسات من، البته از آنجایی که صادقانه در صدد خلق این آثار برآمدم و کار را با اتکا به آنچه در روحم میگذشت انجام دادم، بر دل و جان مخاطب هم نشست و مورد استقبال قرار گرفت.
در بیانیه این نمایشگاه آمدهاست:
سالهاست که از طریق مشاهده تلوزیونی و ویدیویی ورزشهای خشن و پر زدوخورد چیزی در خودم را التیام دادهام، بیحاصلی وحرمان جنگندگان- در برندگی و بازندگی - شکلی از تسلسل و چرخندگی زندگی را برای من تداعی میکند؛ پیکرهایی که سرنگون میشوند، به پا میخیزند و...در لحظهی دیدن این مشتها و گونههای ترکیده به این شکل خودم را آرام میکنم که جهان پر از درگیری و برخوردهای دو انسان و دو برادرست ؛ آنجایی که انسان برای حذف نشدن خود مجبور به حذف کردن دیگری می شود .
تلاش من در این مجموعه این بوده تا با پرهیز ظاهری از بازنمایی یک ورزش یا تفریح و از طریق قرائت نقاشانه به منظورم نزدیک شوم .قصدم به شکل کلی این بود تا تابلوهایی بسازم که هم به مسئله فیزیکی حذف کردن پرداخته باشد و نیز معطوف به این استعاره نیز نماند . انسان در این تابلوها جنگیده و از او بدنی باقی مانده فراتر از تنانگی او. این روزها که تابلوهای این نمایشگاه به پایان رسیده از خودم میپرسم خود نقاشی شبیه جنگیدن نیست؟ ما نقاشی میکنیم و حتما میجنگیم تا در برابر حذف شدن مقاومت کنیم و تنها در آخر چه برنده باشیم چه بازنده در انتهای آتلیه به نقاشی به عنوان میدانی برای بقا و خودگویی نگاه میکنیم بی آنکه به حذف دیگری مرتکب شویم.