عبدالحمید قدیریان در قالب نقاشی منتشر کرد:

خشوع فرشتگان در استقبال از شهید مدافع حرم محسن حججی

خشوع فرشتگان در استقبال از شهید مدافع حرم محسن حججی
به تصویر کشیدن این همه زیبایی در رنگ، فرم، فضا و هماهنگی آن با موضوع و علاوه بر این، قرار گرفتن دو شخصیت حاضر در صحنه، که در کمال چهره¬‌پردازی، یکی نماینده حق است و دیگری نماینده باطل، یعنی نمایندگان دو مفهوم عمده در نظام عالم و نظام بشر، انسان را به شگفتی و تحسین وادار می‌کند.
يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۲
کد خبر :  ۱۸۹۷۷

به گزارش سایت مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از خبرنگار هنرهای تجسمی خبرگزاری فارس، در پی شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی و خبر سربریدن او توسط عناصر تکفیری داعش، «عبدالحمید قدیریان» مسئول دفتر مطالعاتی کاربردی واحد تجسمی حوزه هنری تابلویی از لحظه ملکوتی شدن شهید حججی به تصویر کشیده است که همراه با دلنوشته‌ای در ادامه می‌آید:

 «... وَ کَفی بِاللّهِ شَهیدًا»؛ «این متن را کسانی بخوانند که خدای رحمن را زنده و بسیار شاهد می‌دانند و در جستجوی نورش هستند، نه آن‌هایی که همچون یهودیان معتقدند او مرده است و امور از دست او خارج است».

هنرمندان هنرهای تجسمی و سینما خوب می‌­دانند که چیدمان یک صحنه دراماتیک و جذاب که در آن هماهنگی فرم و مفهوم با دقت و زیبایی لحاظ شده باشد، کاری سخت و در بعضی از موارد دست‌ نیافتنی است، مخصوصاً وقتی که مفهومِ مدنظر، مفهومی آسمانی باشد.

بارها در صحنه‌­های مختلف فیلم­‌های سینمایی شاهد بودم که کارگردانان، اساتید فیلمبرداری، طراحان صحنه و لباس و چهره‌پردازها تمام سعی و تلاش خود را معطوف هماهنگی با هم می‌کنند تا بتوانند صحنه‌ای زیبا را، با بار معنایی عمیق و دلنشین ایجاد کنند، همچنین هنرمندان نقاش را دیده‌­ام که بسیار تلاش می­‌کردند تا قالب و معنا را در اثر خود با هم هماهنگ کنند و در فرم یک بوم سفید به تصویر بکشند. نقاشان این کلام مرا خوب می‌­فهمند که در بوم نقاشی، با اینکه محدود است و هنرمند تسلط و اشراف کامل بر آن دارد، اما ایجاد هماهنگی در فرم و معنی و همچنین ایجاد هماهنگی در رنگ‌ها که متناسب با فضای اثر باشد و نیز به وجود آوردن هارمونی، کنتراست، ریتم، تعادل، تناسب و ترسیم شخصیت‌های متناسب و همچنین فضاسازی هماهنگ، کاری است در اعلا درجه سخت و بسیار طاقت فرساست.

 با ذکر این مقدمه، می‌خواهم متذکر عکسی شوم که از چند روز پیش در شبکه‌های مجازی به صورت گسترده پخش شده و احساسات همه را تحریک کرده است. در عکس مذکور، شهید «محسن حججی» دیده می­‌شود که توسط یک داعشی که خنجری در دست دارد، به سوی قتلگاه برده می­‌شود و البته چهره مصمّم او، سر سوزنی حکایت از اسارت ندارد. قصدم مرثیه خوانی نیست و تنها می­‌خواهم توجه مخاطب را به زیبایی بی حدی که در این عکس دیده می­‌شود جلب کنم. به عنوان یک متخصص عرض می­‌کنم که «ممکن نیست این همه عظمت و زیبایی در قابی محدود جای گیرد؛ مگر آنکه شخصی قدرتمند و مسلط بر صحنه، این صحنه‌­پردازی را کرده باشد». به تصویر کشیدن این همه زیبایی در رنگ، فرم، فضا و هماهنگی آن با موضوع و علاوه بر این، قرار گرفتن دو شخصیت حاضر در صحنه، که در کمال چهره­‌پردازی، یکی نماینده حق است و دیگری نماینده باطل، یعنی نمایندگان دو مفهوم عمده در نظام عالم و نظام بشر، انسان را به شگفتی و تحسین وادار می‌کند.

آنهایی که خدا را زنده می­‌پندارند و او را صحنه­‌پرداز هستی می­‌شناسند و باور دارند که هیچ برگی بی إذن او نمی­‌افتد، می­‌توانند این کلام مرا باور کنند که تنها خداوند است که می­‌تواند اینچنین بر صحنه اشراف داشته باشد و این حّد از زیبایی را خلق کند. یقیناً خلق این اثر، تصادفی و اتفاقی نیست و خالق عالم با زبانِ این اثر، قصد گفتن مطلبی را دارد. در این صورت این سؤال پیش می‌آید که چرا خالق عالم این اثر هنری شگرف را در این برهه از زمان به تصویر کشیده است؟ چه نیازی به این همه زیبایی برای این صحنه است؟ وقتی به جامعه نگاه می‌کنم، می‌بینم که ما در سیر نزول فرهنگی هستیم و فضای فرهنگی ما، نه تنها در خور انقلاب، که حتی در خور یک جامعه متعادل و معمولی هم نیست، تصورم این است که در چنین شرایطی، شاید این عکس که سرشار از زیبایی است و توجه همه، مخصوصاً هنرمندان را به خود جلب کرده و دل آنها را به لرزه درآورده، عطیه‌ای الهی و پیامی اختصاصی برای­ آنها باشد. چراکه هنرمندان از تأثیرگذارترین اقشار جامعه هستند و این قشر می‌­تواند سهم بسزایی در نجات فرهنگی جامعه و احیای تفکرات الهی و انتشار آن در جامعه داشته باشد.

آنان که در انتظار شنیدن کلامی مستقیم از خداوند هستند تا به وسیله آن راه خود را بیابند، باید بدانند که با آمدن پیامبر آخر الزمان (ص) و تکمیل دین، دیگر دوران ارسال وحی به اتمام رسیده و خداوند حیّ، علاوه بر آیات قرآن و کلام خلفایش (ع)، با زبان آیات با انسان‌ها سخن می‌گوید.

او در قالب چنین صحنه­‌هایی ما را دعوت به حق می­‌کند و حجّت را بر ما تمام می­‌کند، تا در روز واپسین، عذری برای ما باقی نماند.

خداوند با این صحنه، هنرمندان را در فضایی قرار می­‌دهد تا فطرت­ ایشان بیدار شود و در جستجوی صراط ‌مستقیم به حرکت در آید و امام خود را نتیجه بگیرند. امید است تا از کنار این پیام الهی به سادگی نگذریم و حرکتی هر چند کوچک در حیطه تخصص هنری خود انجام دهیم، که این عین عبودیت است. او به آنها که به آیاتش توجه می­کنند، پاداشی عظیم می­‌دهد.

خدایا! تو آیات بسیاری در آسمان‌ها و زمین برای ما قرار داده‌ای و علاوه بر آن‌ها، در خلال عمرمان آیات بسیاری را برای ما قرار می‌دهی! خدایا من به این موضوع ایمان دارم! تو پیوسته با زبان آیاتت با ما سخن می‌گویی! چرا از آیاتت اعراض می‌کنیم و به آن بها نمی‌دهیم!؟

آواز خدا همیشه در گوش دل است/ کو دل که دهد گوش به آواز خدا

خدایا کمک‌مان کن! پناه‌مان بده! دست‌مان را بگیر! که تو بهترین مولا و کمک کننده‌ای. «نعم ‌المولی و نعم ‌النصیر».

«اللهم صلّی علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم».

 

 

 

 

ارسال نظر