اینها همه میآیند تا بشارت یک آغاز دوباره را بدهند. یک حرکت به سوی دور ریختن زشتیها و ناپاکیها، یک حرکت به سوی رسیدن به زیبایی ها و پاکی ها. یک حرکت به سوی تغییر، به سوی نو اندیشیدن، به سوی نو زندگی کردن...
اینجا شهرکرد؛ به ساعت تحویل سال که نزدیک میشویم، مردم فانوسهای کوچک و بزرگ را در دست میگیرند و میروند به سوی امامزادهی شهر تا چراغ راه سال جدیدشان را با پیوندی و عهدی با خدای خود روشن کنند. تا این نور تمام وجودشان را روشن کند و سالشان توام با روشنایی باشد.
بهار، فصل مرور تقویم خاطرات آدمیست . بهار که از راه میرسد، یاد تک تک آدمهای زندگیمان میافتیم . یاد تمام آنها که هستند و تمام آنهایی که دیگر در میان ما نیستند ...
نوروز را پاس میداریم. به امید آنکه خورشید نوروز، هر روز در وجود ما طلوع کند . به امید آنکه هیچگاه ایستا و ساکن نباشیم . به امید آنکه هر روزمان با روز قبل متفاوت باشد، تفاوتی خوب و آشکار و رو به جلو .
به امید آنکه بهار 1402، هنرمندانه سایه بگستراند بر سر هنر این سرزمین. به امید سالی که هنرمندانه زندگی کنیم خالی از هر ریا و کبر و غرور . به امید آنکه پندار و گفتار و کردارمان، نیک باشد در این سال جدید.
به امید حال خوب برای تمامی مردمان سرزمینم.
مبارک بادتان این سال و همه سال
شمسالدین آل معصوم