ای کار

ای کار
سروده حسین گلستانی
جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۹
کد خبر :  ۱۵۴۴۳۱

تا چند به دنبال تو ای عشق من، ای «کار»

هی متر کنم کوچه و پس‌کوچه و بازار

هرجا که شدم، از تو نشان هیچ ندیدم

پنهان شدی از چشم من ای یار، پری‌وار

اندر عقبت شهر و ده و کوچه دویدم

پیدا نشدی عاقبت از بهر من زار

دیپلم چو گرفتم، شدم از مدرسه بیرون

ملحق شدم آن‌گاه به جمعیت بیکار

چون جانب دانشکده رفتم، به صد افسوس

گشتم به سر پنجه کنکور گرفتار

تا سیر شود این شکم بی‌هنر من

دادم به گرو کفش و کلاه و کت و شلوار

گفتم به وزیری که: بکن چاره این درد

گفتا: برو امروز و مزن چانه بسیار!

کن صبر و تحمل دوسه ماهی ز ره عقل

«تا آذر مه بگذرد و آید آزار!»

القصه، کنون عاطل و بیکارم و علاف

آن‌گونه که بودم به همه‌عمر پدیدار

ارسال نظر