تابلوی مریم مقدس و کودک با قدیسان اثر روبنس

تابلوی مریم مقدس و کودک با قدیسان اثر روبنس
مریم مقدس موضوعی است که توسط نقاشان زیادی در دوران گوتیک و رنسانس نقاشی شده که یکی از آن نقاشان «پیتر پُل روبنس» (١٥٧٧ – ١٦٤٠)؛ نقاش فلاندری است.
چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۰
کد خبر :  ۱۵۳۴۲۹

به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، «تابلوی مریم مقدس و کودک با قدیسان» اثر روبنس که پیش طرح نقاشی برای محراب بلند یک کلیسا در آنتورپ است، نشان می‌دهد که وی چه شناخت خوبی درباره پیشکسوتان ایتالیایی خود به دست آورده و با چه جسارتی ایده‌های آن‌ها را پرورانده است. چرا که در سال ١٦٠٠ به شهر رُم در ایتالیا سفر کرده بلکه در شهرهای جنوا و مانتیوا نیز اقامت داشته و با اینکه در درون خود یک فلاندری واقعی باقی مانده مستمع بحث‌های داغ هنری زیادی بوده و از آنها نکته‌ها می‌آموخته ولی به هیچ یک از حرکت‌ها یا گروه‌ها نپیوسته است.

مضمون این اثر همان موضوع دیرین و مقدس مریم باکره با قدیسان است که نقاشان دیگری از جمله بلینی و تیسین نیز در این زمینه کارکرده بودند و شاید بجا باشد که بار دیگر به آن تصاویر بازگردیم تا دریابیم که روبنس با تسلطی مثال زدنی و به راحتی از عهده بازنمایی این نقش‌مایه آزمایش شده توسط نقاشان گذشته برآمده است. آنچه با اولین نگاه جلب توجه می‌کند این است که در این نقاشی، حرکت، نور، فضا و اشخاص بیشتری، نسبت به نقاشی‌های پیشین، وجود دارد.

 

مریم مقدس و کودک با قدیسان / اثر: پل پیتر روبنس / سال خلق اثر: ١٦٢٧ - ١٦٢٨ / پیش طرح برای یک تابلوی بزرگ تزیین محراب؛ رنگ روغن روی چوب

 

قدیسان با شور و هیجان در اطراف تخت مرتفع مریم مقدس حرکت می‌کنند. در پیش زمینه ، اسقف آگوستین قدیس، شهید لورنس قدیس با شبکه فلزی که با آن به شهادت رسیده، و راقب نیکلای قدیس اهل تولنتینو، نگاه تماشاگر را به طرف موضوع نیایش هدایت می‌کنند. قدیس ژرژ با اژدها و قدیس سباستیان با تیردان و تیرها، با حالتی عاطفی در چشم یکدیگر نگاه می‌کنند، و یکه مرد جنگی - در حالی که نخل شهادت را در دست دارد - می‌خواهد در برابر تخت مریم مقدس زانو بزند. گروهی از زنان، که راهبه‌ای در میانشان است، در حالتی از خود بیخود، صحنه اصلی را می‌نگرند. در این صحنه [جلوی پای مریم مقدس] دختری جوان کنار فرشته‌ای کوچک، زانو زده است تا حلقه‌ای را از عیسای کودک دریافت کند؛ و عیسای کودک را می‌بینیم که از روی دامن مادرش به طرف این دختر جوان خم شده است. این صحنه، همان قصه عروسی قدیسه کاترین است که چنین صحنه‌ای را در یک مکاشفه دیده و خود را همسر مسیح دانسته است. قدیس یوسف با نگاهی محبت آمیز از پشت تخت مریم مقدس به صحنه می‌نگرد. قدیسان پطروس و پولس- که مشخصه اولی کلید و دیگری، شمشیر است - در حالت مراقبه عمیق برپا ایستاده‌اند. حال و وضع آنها تضاد چشم‌گیری را با پیکر با صلابت یوحنای قدیس در سمت دیگر تصویر نشان می‌دهد که در معرض نور، تنها ایستاده و دست‌هایش را در ستایش خلسه‌آمیزی به هوا بلندکرده است؛ در همین حال، دو فرشته کوچک دیگر فرود می‌آیند تا حلقه گلی را بر فراز سر مریم مقدس نگهدارند.

در آخر پس از بررسی جزئیات، نگاه دیگری به مجموعه تابلو می‌کنیم و کار بزرگ روبنس را درجمع کردن همه شخصیت‌ها در کنار هم و ایجاد فضایی آکنده از وقاری نشاط آمیز و پرشور، تحسین کنیم. بسیار طبیعی بود که استادی که می‌توانست چنین تصاویر گسترده‌ای را با چنین اعتمادی به دست و چشم خود طراحی کند، پس از مدت کوتاهی سفارش‌هایی بسیار بیش از آنچه به تنهایی بتواند انجام دهد، دریافت کند. ولی هیچ نگرانی از این بابت وجود نداشت. روبنس انسانی بود که از توانایی سازمان‌دهی زیاد و جاذبه شخصی بزرگی برخوردر بود. بسیاری از نقاشان پر استعداد فلاندری از اینکه زیر نظر او کار کنند و در نتیجه بتوانند از او چیزهایی بیاموزند احساس افتخار می‌کردند. چنانچه سفارشی برای تابلوی جدید از کلیساها، یا از یکی از پادشاهان یا شهریاران اروپا، دریافت می‌کرد، خودش گاه فقط یک طرح کوچک رنگی به عنوان الگو می‌کشید. بعد از این مرحله، بر عهده شاگردان یا دستیاران بود که این ایده‌ها را به پرده بزرگی انتقال دهند، و فقط هنگامی که زمینه و طرح کار را بر وفق ایده‌های استاد درمی‌آورند، او دوباره قلم‌مو به دست می‌گرفت و دستی به یک چهره یا تاخوردگی لباس و از این قبیل چیزها می‌زد یا تضادهای تند و تیز را پرداخت می‌کرد. او مطمئن بود که قلم‌مویش می‌تواند به سرعت به هر چیزی جان بدهد و واقعیت هم چنین بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر