کفگیر زندگی به ته دیگ عمر خورد

کفگیر زندگی به ته دیگ عمر خورد
سروده مرتضی نیکوکار
چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۶
کد خبر :  ۱۴۹۸۳۰

آنچه هرگز نتوان گفت به صد حرف و کلام

شور و شوقی که نگنجد به هزاران پیغام

شرح آن عشق که در مثنوی هفتاد من است

همه تقدیم شما باد به یک واژه، سلام

 

 

گفتم که آمدی ز چه رو گاه مردنم

اکنون که مرگ کرده چنین عزم بردنم

کفگیر زندگی به ته دیگ عمر خورد

خندید و گفت عاشق ته دیگ خوردنم

 

 

ای آنکه گشته دفتر شعرم قباله‌ات

هر برگ وصف آن رخ چون برگ لاله‌ات

از بسکه من نوشتم و دست تو پاره کرد

دیوان شعر من شده سطل زباله‌ات

 

 

یا واژه نموده است دگر معنی خود گم

یا آنکه پزشکم زده در فاز توهم

رفته است فرو گونه و چشم و شکم من

گوید بود اینها همه آثار تورم

ارسال نظر