خسته ام از مجردی
وقتشه دسته گل به دست
برم یه جا در بزنم
اما یه مشکلی که هست
پول کم و گرونیِ
نرخ اجاره خونههاست
یه سدّ خیلی گنده که
مانع ازدواج ماست
اجاره یا که رهن یک
سوئیت خیلی تنگ و تار
سر به فلک کشیده تا
بلرزه قلبِ خواسگار
نمیشه چادر بزنم
کنار جو، زیر درخت
برم به دلبرم بگم
بیا اینم خونه ی بخت
طالب ازدواجم و
فقط همینه مشکلم
کاش می شد که وا بشه
این گره از کار دلم
الا جناب کاندیدا
خسته ام از مجردی
برای حل مشکلم
میشه یه راه حل بدی