رباعی‌های طنز

رباعی‌های طنز
سروده مصطفی حسن‌زاده
جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۶
کد خبر :  ۱۳۹۷۶۰

هر چند که با دست من آغاز شده

این عشق دوباره دردسر ساز شده

از هیچ رساندمش به اینجا، حالا

مرغ خودمان برای مان غاز شده!

*

از راه رسیدیم، توقف کردیم

هی رفتن را به هم تعارف کردیم

دل دل کردیم،عاقبت یکدفعه

راه افتادیم...تق! تصادف کردیم!

*

امروز که عاشقی فراگیر شده

کار زن و مرد و کودک و پیر شده

تا آمدم اقدام کنم، داد زدند:

هی بچه برو! مدرسه ات دیر شده!

*

دعوا شده بود بین مردان دهات

یعنی چه کسی برنده‌ی ناز نگات..؟

از راه رسدیم و دلت را بردیم

فریاد زدیم: بی خیالش... صلوات!

ارسال نظر