ای معلم دوستت دارم سلام
عاشقت هستم در آغاز کلام
ای به قربانت همه جان و تنم
دانش آموزِ هوا دارت منم
شغل تو گویند شغلِ انبیاست
آنچه میبخشی به جانم بیریاست
ای فدایِ آن قد و بالای تو
روح میبخشد به من آوای تو
درسهایت پندهای زندگی است
آیههای روشنِ سازندگی است
در نگاهت موجی از دریای عشق
من غریقِ تو شدم، آقای عشق
دستهایت با قلم زیباتر است
چشمِ من با علم تو بیناتر است
آنچه گفتم از تو، یک بود از هزار
وصف تو هرگز نیاید در شمار
هیچ نقص و اشتباهی در تو نیست
گر کنی هشتِ مرا امروز بیست