ما شوهرانِ جام بلا سرکشیده‌ایم

ما شوهرانِ جام بلا سرکشیده‌ایم
شعری از مصطفی مشایخی
جمعه ۰۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۹
کد خبر :  ۱۳۷۴۰۹

ما شوهرانِ جام بلا سرکشیده‌ایم

زحمت‌کشانِ دیر به منزل رسیده‌ایم

 

از صبح تا جنازه شدن، کار می‌کنیم

یعنی تمام هستی خود را دویده‌ایم

 

کو فرصتی برای کمی رفع خستگی

کی در کجا دو ثانیه راحت لمیده‌ایم

 

با دست پر به خانه رسیدن مرام ماست

نقدی اگر نمی شده قسطی خریده‌ایم

 

در شیب های تند تورم نمانده‌ایم

تا اوج برج‌های مخارج پریده‌ایم

 

سوپرمنیم، غول چراغیم، رستمیم

حتی کباب «هوبَره» در سفره چیده‌ایم

 

اما دریغ و درد که از چشم همسران

چیزی شبیه قایق در گِل چپیده‌ایم

 

از مادرانشان که فقط نیش می‌خوریم

از خواهرانشان متلک‌ها شنیده‌ایم

 

از آن طرف‌، دخالت داداش‌هایشان

درگیر با تهاجم چندین پدیده‌ایم

 

«برما بسی کمان ملامت کشیده‌اند»

خونین دلانِ رنگ تبسم ندیده‌ایم

 

«ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما»

واگویه‌های ناب هزاران قصیده‌ایم

 

ارسال نظر