«علاقه من به نقاشی و پرداختن به آن شاید نخستین اتفاقی بود که دریافتهام و ریشه آن در تمام تار و پودم تنیده شده. در زندگی به سکوت، تنهایی و انزوای درونی خو گرفتهام و این از گذشتههای دور و از کودکی با من بوده و بعدها ریشه گستردهای یافته است.».
توجه ویژه عربشاهی به هنر انتزاعی مدرن یکی از ویژگی های شاخص آثار وی در سراسر فعالیت های هنری اش است. در آثار متنوع او از حیث تکنیکی- از نقاشی های روی بوم تا حکاکی های روی گچ، نقش برجسته های عظیم و ترکیب مواد و مصالح- توجه ویژه وی به کشف و تجربه ی مواد نوینی را می توان یافت که از جهاتی در نمونه های هنری هم عصرش، به خصوص هنر آمریکایی از جمله تجارب غیرِمعمول تکنیکی هنرمندانی چون "رابرت راشنبرگ" و "جسپر جونز" متجلی شده بود.
مسعود عربشاهی (زاده ۱۹ شهریور ۱۳۱۴ – درگذشته ۲۵ شهریور ۱۳۹۸) نقاش و تندیسساز ایرانی بود. وی یکی از نقاشان پیشرو و از شاخصترین هنرمندان مفهومی ایران بود.
مسعود عربشاهی مانند یک معمار، فضای تجسمی خود را با خطوطی قاطع و در عین حال رمزی و کهن، مهندسی میکند تا بدین ترتیب اسطوره های ازلی خود را بر زمینه ای پر رمز و راز بنشاند. او رنگ و کاربست لایههای رنگی را خوب میشناسد و همچنین توانایی قابل توجهی در مهار خط دارد. اثر حاضر هم تداعیگر نمای شهری باستانی است و هم پنجرههای مشبک معماری اسلامی را یادآور میشود.
تصویرپردازی انتزاعی و رمزگونه مسعود عربشاهی در این اثر روایت و بازنمایی عالمی است که در شرف شدن و فعلیت یافتن است. در بسیاری از اسطوره های کهن آمده است که دنیا، از نیستیِ سیاه گون و تاریکی برمی خیزد و در این زایشِ پرالتهاب، انواری درخشان و خیرهکننده بر جهانِ زیستیافته ساطع می شود تا نیست را هست کند و عدم را به حضور رساند؛ همانطور که در زمان زایش کهنترین اسطورههای بشری، مانند میلاد مهر (میترا) روشنایی تابناک از کنه تاریکی تبلور مییابد؛ چیزی شبیه به آنچه که در این کار مسعود عربشاهی شاهدش هستیم. این طیف از آثار عربشاهی اگر چه در مواردی کاربست رنگهای تیره در پس زمینه را به تماشا میگذارند، ولی در عین حال با القای ژرفای تصویری، مفهوم بنیادینی از زایش و خلقت را به شکلی درخشان و پرهیبت، درست در لحظه غور مخاطب در اثر، به تصویر میکشند. شاید بتوان گفت که این اثر عربشاهی درست لحظه زایش است؛ لحظهای که بهتدریج زمینههای طلایی و خاکی و خطوط جهان ساز را بر گستره بوم آشکار میکند. می توان تصور کرد پیش از اینکه رنگهایی چنین بر بوم عربشاهی بنشینند، زمین در تاریکی و سرمای مطلق قرار داشته است. در این لحظه علاوه بر فقدان انسان و گیاه، از عناصر اربعه نیز جز خاک چیزی بر زمین نیست؛ تا سرانجام اسطورهای نخستین مثلاً مهر، پا به گیتی میگذارد و با آمدنش آب و باد و آتش رنگ و جلای دیگری بر زمین میبخشند.
تعدادی از آثار این هنرمند را در گالری ببینید.