پابلو پیکاسو/ زنِ قوز کرده/1902/ رنگ و روغن روی بوم/ 90 در 71 سانتی متر/ نگارخانه دولتی اشتوتگارت
آرچیبالد ماتلیِ پسر/ یک شبه مومن شدن/ 1948/ رنگ وروغن روی بوم/ 98 در 80 سانتی متر/ موزه تاریخ شیکاگو
رنگ پاسخ انگیز و احساس انگیز می شود
-«بعد از لحظه ای بگومگویم با تو، آبی بوده ام».
-«وقتی به من دروغ گفت، هر چه می دیدم قرمز بود».
-«امروز بی گفت و گو، حال و هوایی سیاه داری».
-«وقتی خانه ی تازه شان را دیدم، از حسادت سبز شدم».
این ها سخنانی احساساتی هستند. گویندگان، واکنش احساسی خود را بیان می کنند و اشاره به رنگ نیز، به گونه ای معنای سخن شان را روشن تر می سازد، زیرا رنگ، احساس و هیجان ما را بر می انگیزد. رنگ احساسی در نظر نقاشانی که می خواهند به یک واکنش احساسی در بیننده دامن بزنند، موثرترین ابزار است. رنگ، حتی پیش از ان که ما موضوع را «بخوانیم» یا شکل ها را تشخیص دهیم، فضایی می آفریند که واکنش ما را بر می انگیزد.
ما در یک لحظه ی خیلی اساسی، معمولا رنگ های معروف به گرم و رنگ های سرد را شناسایی و از هم متمایز می کنیم. رنگ های زرد، نارنجی و قرمز، یک احساس غریزی گرما به ما می دهند و واکنش هایی گرم، شاد و نشاط آور در ما بر می انگیزند. رنگ های آبی و سبز سردتر، به طور خود به خود با احساس های آرام ترو درون گرایانه تر ارتباط پیدا می کنند و می توانند بیان گر افسردگی یا افت روحی باشند. البته این ها مثال هایی کلی هستند زیرا تلفیق رنگ ها جنبه ای حیاتی دارد، و هنرمند نیز با بهره گیری از ارزش های رنگ و شدت های رنگ انتخاب شده اش می تواند در واکنش های ما موثر واقع شود.در"پرده ی یک شبه مومن شدن" اثر "آرچیبالد ماتلی"، نشان می دهد چگونه یک نقاشی عمدتا آبی رنگ، می تواند برگزاری جشنی شبانه را به بیننده منتقل کند.