دومنیکو گیرلاندایو/ شام آخر/ حدود 1480/ دیوارنگاره به طول 8 متر/ کلیسای سن مارکو فلورانس
امیل نولده/ آخرین شام/ 1909/ رنگ و روغن روی بوم/ 108 در 88 سانتی متر/ موزه دولتی هنر، کپنهاک
به تفاوتی که مقیاس می تواند در هر نقاشی پدید آورد، نگاه کنید. تصویرهای نشان داده شده در بالا، هر دو به یک موضوع مربوط می شوند: داستان معروف آخرین شام مسیح با حواریونش، پیش از آن که به صلیب کشیده شود. درنقاشی "گیرلاندایو" تمام پیکره ها به نسبت یک فضای بزرگ، جادار و باز، کوچک به نظر می رسند. پیکره ها در این دیوارنگاره ی هشت متری به اندازه طبیعی شان مجسم شده اند. جاگذاری منظم پیکره ها در پشت میز و عناصر هندسی و تکرار شونده ی اجزای معماری ساختمان، گونه ای احساس نظم آرام و بی سر وصدا به بیننده القا می کند. پرده ی آخرین شام اثر "امیل نولده" به بیان دقیق تر، با سبکی متفاوت نقاشی شده است ولی یک تفاوت مهم بین این دو اثر، عبارت است از بهره گیری از مقیاس در درون تصویر. به بیان دیگر پیکره ها در هر دو نقاشی با ابعاد برابر نقاشی شده اند! لیکن پیکره های نقاشی نولده در هم دیگر فشرده شده اند و در فضای محدودکننده ی بوم کوچک نقاشی، پرازدحام به نظر می آیند. نتیجه، اثری انباشته از پیکره و تنگ و تاریک است. نولده توجه ما را بر احساسات تند برآمده از این رویداد متمرکز می سازد. طراحی خشن، قلم موی سراسیمه وار و تغییر شکل ظاهر پیکره ها این احساس را بر بیننده تحمیل می کنند. هر دو نقاش، یک داستان را روایت می کنند ولی هدف های بسیار متفاوت دارند. گزینش مقیاس، عاملی مهم در به هدف رسیدن هر یک از این دو نقاش است.