به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از ایرنا، تعداد جشنوارههای هنری که هر سال توسط نهادهای دولتی و خصوصی در کشور برگزار میشود کم نیستند، برخی از این جشنوارهها به صورت تخصصی در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت میکنند و در برخی دیگر هم رشتههای تجسمی بخشی از محورهای آن رویداد است.
جشنواره سراسری هنری دانشجویی ققنوس که توسط سازمان بسیج دانشجویی کشور برگزار میشود از جمله جشنوارههای شناخته شدهای است که توجه ویژه به هنرهای تجسمی در فضای آکادمی و دانشگاهی دارد.
این رویداد انجمنها و هستههای تخصصی هنری را با رویکرد مسئله محوری و نقش آفرینی از برگزیدگان خود در سراسر کشور شکل داده است.
به بهانه ساماندهی و راهاندازی انجمن تخصصی هنرهای تجسمی جشنواره ققنوس، گفتگویی با مهرداد توکلی؛ مدیر هنر و رسانه سازمان بسیج دانشجویی کشور و دبیرکل پنجمین جشنواره هنری دانشجویی ققنوس داشتیم تا اهداف این رویداد و چشماندازهای پیشرو را جویا شویم.
به نظر شما جایگاه فعلی هنرهای تجسمی در جامعه و ارتباط مردم با این حوزه چگونه است؟
هنرهای تجسمی دارای زیر مجموعههایی نظیر خوشنویسی، نقاشی، کارتون، عکس، مجسمه، گرافیک، سفال و نگارگری است که برخی از این رشتهها برای مردم آشنا و هم تاحدودی ناآشناست. به طور مثال بیشتر مردم با واژه خوشنویسی به خوبی آشنا هستند که دلیل این آشنایی به تمرین این هنر در کلاسهای هنر مدارس و یا دیدن آثار خوشنویسی در فضاهای مختلف مرتبط است اما اگر از همین افراد نام خطوط ایرانی، اسلامی و یا چند خوشنویس برجسته را بپرسید شاید نتوانند پاسخ درستی دهند.
اولویت پدر و مادرهای ایرانی برای پرکردن اوقات فراغت فرزندانشان در فصل تابستان، ثبت نام آنها در کلاسهای طراحی و نقاشی است. نمونه دیگر اینکه مردم با تصویر ارتباط عمیقی برقرار میکنند و پس از وقوع یک جریان، تصویر یک کاریکاتور و یا طرح گرافیکی در فضاهای مجازی منتشر میشود. این نمونهها نشان دهنده این است که هنرهای تجسمی با زندگی مردم ارتباط تنگاتنگی دارد و جدا از جامعه و روابط اجتماعی آنها نیست. هنر در ذات انسان است و ممکن نیست یک نفر از دیدن یک اثر هنرمندانه و زیبا لذت نبرد اما اگر نام چند تن از نقاشان و یا مجسمهسازان بزرگ را بپرسید به غیر از تعداد محدودی، بسیاری از مردم آنها را نمیشناسند چون بین هنرهای تجسمی با مردم همچنان فاصله وجود دارد.
به نظر شما دلیل ایجاد این فاصله بین هنرهای تجسمی با مردم چیست؟
جای برنامههای تخصصی و تفریحی با محور هنرهای تجسمی در رسانهها و به ویژه صدا و سیما بسیار خالی و کمرنگ است. وقتی از بین هزاران شرکتکننده در برنامه عصر جدید که بزرگترین مسابقه استعدادیابی تلویزیون است، یک هنرمند نقاش مقام اول را کسب میکند و مخاطبان از کارش لذت میبرند، گواه از قدرت این هنر و نفوذی است که میتواند در روح و ذهن بیننده داشته باشد. پس چرا بخشی از سرمایه صداوسیما را برای ساخت برنامههایی که احیا کننده هنرهای اصیل ایرانی-اسلامی است صرف نمی کنیم؟
منتقدان تخصصی در راستای پیشبرد هنرهای ایران-اسلامی معتقد هستند که جامعه ما سلبریتیپرور است، اما واقعا این سلبریتیها یا به تعبیر درستتر این چهرهها را چه کسانی میسازند؟ قبول دارم در همه جای دنیا سینما به دلیل تریبون بزرگی که در دست دارد هنر و صنعت شناخته شدهای است و بازیگران درجه سه هم چهرههای آشنایی برای عموم مردم هستند، اما چرا هنرهایی مانند تئاتر یا تجسمی تریبون ندارند و بسیاری از استعدادهای این هنرها در سکوت کامل به کار خود ادامه می دهند. چرا باید این روند همچنان بدون آسیبشناسی ادامه داشته باشد و آئین نامه اصلاحی برای بهتر دیده شدن رشتههایی همچون هنرهای تجسمی در سطوح مختلف ملی و بینالمللی در رسانههای ما به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی نگارش نمیشود؟
نقش رسانهها را در این موضوع بیشتر تشریح کنید؟
آیا رسانههای ما اعم از خبرگزاری، مطبوعات و تلویزیون محتوای تخصصی و مناسب به مخاطب نمیدهند؟ بطور مثال زمانی که نمایشگاه «نگارخانهای به وسعت یک شهر» در تهران برگزار شد و تمامی بیلبوردهای شهر را آثار فاخر هنری فرا گرفت، مگر مردم چارهای به جز دیدن آنها داشتند؟ فرض کنید اخبار تجسمی هم همینطور از رسانهها منتشر شود، در نتیجه همانگونه که چشمشان به دیدن اثر هنری عادت کرد گوششان هم به شنیدن اخبار هنری عادت میکند. اگر تعداد بیلبوردهایی که به تبلیغ یک کنسرت و یا فیلم اختصاص داده می شود، به تبلیغ یک نمایشگاه هم اختصاص یابد آیا حداقل ۳۰ درصد مردم مطلع نمیشوند که فلان نمایشگاه در حال برگزاری است؟ آیا تعداد بازدیدکنندگان آن نمایشگاه به طور چشمگیر افزایش پیدا نمیکند؟ در اینصورت هم فرهنگ و هنر ارتقاء مییابد و هم با افزایش خرید اثر از یک گالری، گردش اقتصاد هنر فعال خواهند ماند که مجموع این اتفاق ها به نفع جامعه بهویژه مخاطبان هنری است.
باتوجه به اینکه شما از دهه هشتاد سوابق تهیهکنندگی، کارگردانی و فیلمنامهنویسی هم دارید، بفرمایید که ارتباط سینماگران با اهالی تجسمی چگونه است؟
جالب است بدانید در بین تمامی هنرها، ارتباط سینما با تجسمی قویتر است. یعنی تعداد کارگردانهایی که در رشتههای مختلف تجسمی فعالیت دارند از تعداد فعالان موسیقی و اهالی ادبیات بیشتر است. نمونه این ارتباط نزدیک و تنگاتنگ هم مرحوم علی حاتمی و مرحوم عباس کیارستمی است. بیشتر اهالی سینما معتقدند که نگاه خاص کیارستمی در عکسهایش به چیدمان و ترکیب بندی فیلمهایی که ساخته موثر بوده است. این دیدگاه بسیار خوب و از طرفی بسیار هم ضروری است زیرا یک کارگردان باید کمپوزیسیون، میزانسن و رنگ را در اثر بشناسد که پایه آن شناخت هنرهای تجسمی است.
کارگردان های ما میتوانند سوژه فیلم خود را از تولیدات هنرهای تجسمی در شهر بیابند. به طور مثال بسیاری از فیلمنامههای اقتباسی که میتوان از زندگی یک هنرمند نوشت. همانند سریال هزاردستان مرحوم استاد علی حاتمی که درباره رضا خوشنویس است و یا فیلم کمالالملک ایشان که نقش مهمی در آشنایی مردم با این هنرمندان داشت. البته در سالهای اخیر مستندهای بسیاری با موضوع هنرهای تجسمی ساخته شده است و یا کارهای خسرو سینایی هم قابل چشم پوشی نیست اما تعداد آثار ماندگار سینمایی با موضوع تجسمی کم است که به نظرم زندگی هر شخصیت از بزرگان هنر ایران اسلامی جای کار دارد.
درباره انجمن تخصصی هنرهای تجسمی در جشنواره ققنوس توضیح دهید؟
جشنواره هنری دانشجویی ققنوس تهران بزرگ که هم اکنون پنجمین دوره خود را پشت سر میگذارد در ۱۱ محور اصلی و دو بخش جنبی برگزار شده است که جایزه ویژه سردار سلیمانی به بهترین اثر جشنواره در تمامی بخش های این رویداد فرهنگی هنری دانشجویی اهدا خواهد شد.
ققنوس تنها جشنواره ایران است که ارتباط خود با شرکتکنندگان را به صورت متوالی و پیوسته در طول سال حفظ میکند و قصد دارد که برترین استعدادهای خود در این پنج دوره را در قالب انجمنهای تخصصی مسئله محور و نقشآفرین ساماندهی کند. تاکنون جلسات هماندیشی شورای عالی انجمنهای فیلم و ادبیات داستانی ققنوس کشور با حضور چهرهها و مفاخر این دو رشته به میزبانی انجمن مرکزی که سازمان بسیج دانشجویی کشور است برگزار کند و به موازات آن انجمنها و هستههای استانی این رشتهها در نواحی بسیج دانشجویی در حال تشکیل است. همچنین در نظر داریم که جلسه شورای عالی انجمن تجسمی ققنوس کشور را با حضور اساتید، پیشکسوت و نخبگان جوان جشنواره برگزار کرده و انجمن را تشکیل دهیم.
اهداف این انجمن تخصصی چیست؟
یکی از اهداف اصلی ما در این انجمن، توجه خاص به هنرهای تجسمی ایرانی-اسلامی و ایجاد ارتباط شبکهای بین دانشگاههای هنر در سراسر کشور است. بعد از اینکه آثار دانشجویان در رشتههای مختلف تجسمی به دبیرخانه ققنوس ارسال شد، متوجه شدیم که انگیزه و استعداد آنان برای کار حرفهای بسیار بالاست اما خلاء رویدادهایی که بتواند این استعدادها را شناسایی و ساماندهی کند بسیار احساس است. بنابراین ققنوس اولین جشنواره کشوری است که این خلاء را با تشکیل انجمنهای تخصصی در تهران و دیگر استانها جبران خواهد کرد.
چشم اندازهای انجمنهای تجسمی این رویداد را تشریح کنید؟
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، نقش بسیج شناسایی مسئلهها و نقشآفرینی برای حل آنهاست. ما با این دغدغه رهبری انجمنها را تشکیل میدهیم تا به مسائل این عرصه با تسلط و تخصص بیشتر بنگریم. کشف استعدادهای هنری، شبکهسازی، کادرسازی، نقشآفرینی، توانمندسازی با برگزاری کارگاههای آموزشی، فستیوال، ساخت مستند و معرفی استعدادهای هنری به ارگانها و سازمانهای مرتبط برای حمایت، تولید محتوا و اثر از چشماندازهای این انجمن است که تغییر شگرفی در عرصه هنرهای تجسمی به وجود خواهد آورد.
به نظر شما مهمترین کمبود و نیازهای فعلی در آثار تجسمی چیست؟
در حال حاضر فاصله گرفتن از هنرهای ایرانی اسلامی یکی از مسائلی است که باید همت ویژهای برای احیای آن به کار بگیریم. ممکن است عدهای گمان کنند که منظور ما فقط تولید آثار با مضامین مذهبی است در صورتی که اصلا اینگونه نیست. هدف ما تربیت هنر و هنرمندان متخصص و متعهد به ارزش و اخلاقهای جامعه ایرانی است. هنرمندی مانند استاد محمود فرشچیان را با آثار عاشورایی و مذهبیاش میشناسند اما قطعا کسی نمیتواند آثار فاخر علی اکبر صادقی که تمامی مجموعههای فاخرش برگرفته از قصههای شاهنامهای است را نادیده بگیرد. بنابراین دانشجویان هنرمند و هنرجویان در دل ققنوس، مسیر درست فعالیت خود را خواهند یافت. هنر نو و انتزاعی به هیچ وجه بد نیست اما پویابخشی دوباره به تذهیب و تشعیر و... هم جز اقدامات ضروری است.
آیا برنامهای برای بخشهای نظری و پژوهشی در هنرهای تجسمی دارید؟
بله؛ همانطور که میدانید در حال حاضر تعداد منتقدان و پژوهشگران هنرهای تجسمی ایران بسیار اندک و شاید هم به تعداد انگشتان دست باشد. به همین دلیل ما در انجمنهای زنجیرهای ققنوس توجه ویژه به بخش نظری و پژوهشی تجسمی خواهیم داشت. باید تعداد مقالات و کتابهای تخصصی در این عرصه افزایش یابد تا بتوانیم از تاریخ و قدمت هنرهای اصیل ایرانی در برابر ادعاهای کشورهای خارجی دفاع کنیم. یکی دیگر از اهداف تشکیل انجمنهای تخصصی هر رشته و به ویژه هنرهای تجسمی، هویت بخشی به هنر و سیمای بصری هر شهر و استان است.
محور فعالیت انجمنهای استانی چطور خواهد بود؟
سیاستگذاری و جهتدهی اصلی انجمن توسط شورای عالی در انجمن مرکزی صورت میگیرد. طبق چشماندازهای ما، اعضای انجمنهای ققنوس ایدههایی برای کمک به بهبود کیفیت فضاها و المانهای شهری ارائه خواهند کرد. به این شکل که اعضای ققنوس در هر شهر به صورت ریشهای و اساسی درباره تاریخچه، فرهنگ، هنر و آداب و رسوم آن منطقه مطالعه، پژوهش و سپس آثار خود را متناسب با آن ارائه خواهند کرد. البته این خط فکری برای همه انجمنهاست و صرفا تجسمی نیست.
در حال انجام هماهنگیها برای برگزاری دوره بعدی این جشنواره به صورت بینالمللی هستیم و دانشگاههای جهان اسلام را طبق ضوابط و شرایط تعیین شده درگیر جشنواره خواهیم کرد. ققنوس تنها دریچه ارتباطی هنرمندان دانشجوی جوان ایرانی با هنرمندان خارجی و ایجاد تعامل بین آنها خواهد بود. هدف از ققنوس فقط برگزاری یک رویداد نیست. بلکه شرکتکنندگان را برای ورود به مراحل حرفهای در تمامی رشتههای هنرهای تجسمی، پرورش میدهد و از بهترین آنها در بسترهای متفاوت بهره میبرد.