نمایشگاه کارتون «نمیتونم نفس بکشم» با موضوع محوری خشونت و نژادپرستی آمریکا نسبت به سیاهپوستان آن کشور با اهتمام به ماجرای قتل جورج فلوید سیاهپوست آمریکایی، که اخیرا به طرز فجیعی توسط یک پلیس آمریکایی صورت گرفت، صبح چهارشنبه ۲۱ خرداد در حوزه هنری گشایش یافت. در این نمایشگاه ۷۲ اثر از ۴۵ کارتونیست از ۲۷ کشور جهان به نمایش گذاشته شده است. مازیار بیژنی ، کارتونیست و کاریکاتوریست ایرانی هم با چند اثر در این نمایشگاه حضور یافته است.
کارتونهایی که در این نمایشگاه دارم را همین اکنون نکشیدهام و قبلا هم نمونه کارهایی درباره رفتار پلیس آمریکا و نژادپرستی کار کردهام چون یکی از وظایف ما این است که در فضاهای جهانی، مسائل جهانی را پیگیری کنیم. هنرمند تازه باید از اتفاق خبری جلوتر باشد و موجسازی و خبر رسانی کنیم نه اینکه موجی راه بیفتد و ما تازه بیاییم و پیگیری کنیم و چهار تا کارتون بزنیم و برویم تا موج بعدی! وظیفه هنرمند این است که در دنیا موج ایجاد کند. یعنی همین حرفهایی که اکنون دارد درباره نژادپرستی درآمریکا زده میشود را میبایستی ما خیلی پیشتر از این میزدیم . باید میگفتیم که سالیانه ۳۰۰ نفر سیاه پوست را دارند در آمریکا میکشند. ولی ما منتظر میمانیم تا چنین موجی راه بیفتد و سوارش شویم.
ما همواره به این قبیل موضوعات درشبکهها و رسانههای اجتماعی به صورت بینالمللی میپردازیم و مخاطبین هم در سراسر دنیا میبینند. باید این کارها هم ادامه یابد و منتظر نمیماینم که چنین موجی راه بیفتد و بعد بیاییم عکسالعمل نشان دهیم. این یک خبر بود وگرنه در آمریکا سیاهپوستان زیادی کشته میشوند. حالا تازه دارد این موضوع خبری میشود و جلوی دوربین رفته و در رسانهها منعکس شده است. حالا در پشت صحنه و بازداشتگاهها چقدر آدم میکشند دیده نمیشود!؟
بله. بهعنوان مثال غربیها همیشه پز این را میدهند که پلیس ما قبل از بازداشت کسی، او را تفهیم اتهام میکند ولی در یکی از کارتونهایم، که در این نمایشگاه هست، پلیسی آمریکایی را مشاهده میکنیم که یک نفر سیاه پوست را کشته و بعد به او دست بند زده و دارد میبرد که تفهیم اتهامش کند!
نفس برگزاری جشنواره، مسابقه و نمایشگاه کارتون و کاریکاتور با موضوعات روز بینالمللی درشرایطی که این هنر چندان جایگاهی در بین مردم ندارد و مدیران فرهنگی هم خوب این هنر و هنرمندان آن را تحویل نمیگیرند و متوجه نیستند که کارتون وکاریکاتور چقدر اهمیت دارد، خوب است.
من کارتون و کاریکاتور را هنری لوکس مثل نقاشی نمیبینم. و یا کارهایی از این دست، که صرفا آثاری بگذاریم که اسمش نمایشگاه باشد و بیلان کاری بدهیم. کارتون، هنری ارتباطی است و تا موقعی که با مخاطب ارتباط برقرار نکند و بالا نرود و همه جای دنیا نبینند، تأثیری که باید را نمیگذارد. گالری جایی در ساختمانی است و این در صورتی است که کارتون یا کاریکاتور باید جایی در معرض نمایش قرار گیرد که مخاطبش آن را مشاهد کند چون مخاطب این هنر مردماند نه فقط عدهای هنرمند یا مدیر. بنابر این، محل نمایش آن باید درفضاهای شهری مثل مترو باشد.
آنجا فقط یک نقطه از این شهر به این بزرگی است و میتوان صد نقطه دیگر از این شهر روی بیلبورد یا سایر فضاهای شهری زد. البته اگر قصد بزرگنمایی داریم ولی اگرقصد بیلان کاری داریم، مثل همه کارهای دیگر، یک نمایشگاهی برگزار میشود و کارهایی صورت میگیرد و دیگر تمام میشود و میرود. اگر قصد کار رسانهای و خبری داریم و میخواهیم خبرسازی کنیم، بالطبع مردم باید ببیند ولی حالا باید از کجا ببینند؟!
نه فقط این نمایشگاه؛ دهها نمایشگاه هم مثل همین نمایشگاه برگزار شده و به پایان رسیده است. به نظر من عملا داریم راه را اشتباه میرویم. گالری و موزه به درد کارتون و کاریکاتور نمیخورد چون کارتون ، نقاشی نیست که در گالری برای یک عده که میخواهند بخرند یا بفروشند به نمایش گذاشته میشود. جای کارتون در فضاهای شهری است . در شبکههای اجتماعی چون اینستاگرام هم مخاطب خاص خودش را دارد. هنر کاریکاتور و کارتون برای بیننده عام است و حالا اگر برای یک سری هنرمند یا مدیرخاصاش کنیم ، آن ماهیت وجودی یا رسالتش را دیگر از دست خواهد داد.
حالا سایت به جای خودش ولی بازدیدکننده ازاین سایت چند نفرند؟! مگر عموم مردم ایران کارتون را میبینند؟! مخاطبان آن بیشتر هنرمندان و علاقمندان کارتون و کاریکاتوراند. من بحث عمومیاش را مد نظردارم چون این هنر، بیننده عام دارد و در اصل هنری است که برای مخاطب عمومی طراحی شده است و خاص روشنفکری نیست. برخی این دیدگاه را ندارند و فکر میکنند که هنری خاص روشنفکر است و مخاطباش قشرخاصی مثلا فرهیخته است. بنابر این، آثارکارتون و کاریکاتو را میبرند در جایی میگذارند که فقط عدهای از آنها بازدید کنند و این در صورتی است که جاهای بسیار زیادی برای نمایش این آثار در فضاهای عمومی داریم ولی بهای چندانی برای پرداخت به این امر مهم داده نمیشود! هنوز مدیران ما فکر میکنند که کارتون یا کاریکاتور، هنری تزئینی است و متأسفانه هنوز متوجه بُرد و تأثیرگذاری آن نشدهاند! این درصورتی است که طرف دیگر ، که دشمن ما است ، خیلی بیشتر از ما متوجه این قضیه است و هرگاه خواستهاند که علیه اسلام یا ایران اقدامی بکنند، از کارتون و کاریکاتور استفاده کردهاند و تاکنون چندین بار جوی در این خصوص به راهانداختهاند چون میدانند که این هنری تأثیرگذار است و زبانش بینالمللی و قابل فهم برای همه است. حالا تا این قضیه برای ما جا بیفتد باید چندین دوره از این نمایشگاهها برگزار شود.
خب نمایشگاه درباره بحث سیاهپوستان و نژادپرستی در آمریکا با اهتمام به این اتفاق اخیر قتل فردی سیاه پوست به دست پلیس آمریکا است. موجی هم در دنیا به تبع این اتفاق به راه افتاده که ما هم دنبال آن به راه افتادهایم. ما از داخل آمریکا تقریبا اطلاعات زیادی نداریم و اطلاعاتی که از آن داریم، از رسانههای رسمی به ما ارائه شده است. البته فیلم و کلیپ و تصاویری هم به طورجسته گریخته درشبکههای اجتماعی در این خصوص میبینیم که خارج از چارچوبهای خبری رسانههای رسمی جهانی است. معمولا به دنبال موج حرکت میکنیم و تاثیرگذار اولیه ما نیستیم. اکنون هم موجی راه افتاده و حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم ، بهرهبرداری تبلیغاتی از این ماجرا و همراهی با آن است. دیگر نمیدانم چقدر موفق بودهایم. جوانان و گروههایی در شبکههای اجتماعی و برخی فضاها هستند که به صورت خودجوش و آتش به اختیار دارند کارهای پراکندهای در قالبهای مختلف هنری از مستند گرفته تا کارتون و کاریکاتور و آثار نقاشی میکنند. مرکزی مثل حوزه هنری، که در واقع مدعی و صاحب و متولی این امر است، باید بیاید و این قبیل کارها را پوشش دهد. خود آنها باید جلودار باشند ولی فکر میکنم که مردم و جوانان ما خیلی جلوتر از مدیریت فرهنگی ما هستند و آنها دارند دنبال موج و مردم حرکت میکنند. / ایران کارتون