نگارگری ایرانی (بخش چهارم)

نگارگری ایرانی (بخش چهارم)
شیوه‌های نام‌گذاری مکاتب نگارگری ایرانی بر اساس مرکزیت امپراتوری حاکم بر کشور انجام شده‌است، یعنی هر جا که محل تمرکز قدرت و تجمع ثروت بوده و مقر حکومت کشور محسوب می‌گردیده‌است، هنرمندان از گوشه و کنار، به میل و رغبت یا به اکراه و اجبار، به آن جا می‌آمدند.
چهارشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۴
کد خبر :  ۱۰۹۹۰۱

‌شیوه‌های نام‌گذاری مکاتب نگارگری ایرانی بر اساس مرکزیت امپراتوری حاکم بر کشور انجام شده‌است، یعنی هر جا که محل تمرکز قدرت و تجمع ثروت بوده و مقر حکومت کشور محسوب می‌گردیده‌است، هنرمندان از گوشه و کنار، به میل و رغبت یا به اکراه و اجبار، به آن جا می‌آمدند. این شیوه نامگذاری و تقسیم‌بندی مکاتب نگارگری ایرانی را محققان غربی رایج کرده‌اند که در پژوهش‌های ایرانی هم کم و بیش معمول شده‌است.

  • نکته: باید توجه داشت که هم‌پوشانی‌ها در تاریخ‌هایی که در پس این بخش خواهد آمد، با توجه به پراکندگی حکومت‌ها و پایتخت‌های ایشان در قلمروی فرهنگ و هنر ایرانی و نه قلمروی سیاسی آن٫ قابل توجیه‌است.

از جمله مکتب‌های نگارگری ایرانی می‌توان این موارد را نام برد (به ترتیب تاریخی):

 

مکتب بغداد

نگاره‌ای از کتاب مقامات الحریری نوشته حریری اثر یحیی بن محمود الواسطی - بغداد - ۱۲۳۷ میلادی

مکتب بغداد که به مکتب عربی و یا مکتب عباسی هم معروف است دوره‌ای نسبتا کوتاه برای هنر اسلامی در اواخر سده 12 میلادی در پایتخت بغداد در دوره خلیفه عباسیان به حساب می‌آید. در این دوره کار ترجمه کتب غیر عربی رواج پیدا کرد. این سبک تحت نفوذ کمتر هنر ایرانی بود و تمایل بیشتری به سبک نقاشی بیزانسی و واقعگرایی داشت. هرچند در برخی آثار مثل کتاب الاغانی، تاثیرات هنر ساسانی و آسیای میانه مثل استفاده از ترکیب بندی متقارن، رنگ طلایی و هاله‌های دور سر قابل مشاهده است.می‌توان گفت ترکیب بندی‌ها و سبکهای کار شده در سبک بغداد از تنوع بسیار بالایی برخوردار است. برای مثال در برگی از کتاب التریاق، ما با سه صحنه متفاوت با ترکیب بندیهای گوناگون و سبکهای متفاوت روبرو هستیم که دلیل این تنوع بالا را می‌توان بر این گمان داشت که تصویرگران می‌خواستند به سلیقه‌های متفاوت مخاطبان پاسخ بدهند. به دلیل نقش داشتن مصوران عرب، ایرانی و سریانی (منصوب به سوریه)به این مکتب، لقب مکتب بین المللی داده‌اند. تصویرسازیهای این دوره بخشی از نوشته کتاب به حساب می‌آمده. به اینگونه که خطاط بخشی از صفحه را برای تصویرساز خالی می‌گذاشته تا بعد ازاتمام کارش تصویرساز روی آن کار کند و معمولا هم این فضای خالی، بدون کادر بوده‌اند و گویی که نگاره‌ها در فضا رهایند. به همین دلیل رنگ پس زمینه کارها رنگ خود کاغذ و به رنگ تربتی است. حالت بازنمایی صورتها شبیه نژاد سامی که دارای دماغهای کشیده و ریشهای سیاه هستند تصویرسازی می‌شد. از جمله هنرمندان این مکتب می‌توان به عبداله بن فضل و یحیی بن محمود الواسطی اشاره کرد. از نمونه‌های زیبا به عنوان مکتب بغداد می‌توان به کتاب مقامات حریری اشاره کرد که بیشتر تصاویر آن توسط محمود الواسطی کار شده‌اند. در تصاویر مقامات الحریری می‌توان ویژگیهایی مثل طراحی دقیق از حالت حیوانات و فیگورهای پرتحرک، و به تصویرکشیدن جمعی انسانها و حیوانات که به هم چسبیده‌اند را مشاهده کرد.

 

 

 

 

 

ارسال نظر