از این دوره به 3 اثر سترگ بیشتر، اعتنا میکنیم. این آثار اعتلای شیوهی صفوی و ویژگیها و خصوصیات و بالندگی نقاشی این دوره را بازتاب میدهند. این سه اثر عبارت است از خمسه «نظامی» یا خمسه شاه طهماسبی؛ معروف به شاهنلمه هوتون، هفت رنگ «جامی».
خمسه نظامی مربوط به سال 946 تا 950 .ه و محفوظ در کتابخانه موزه بریتانیاست. این نسخه را «شاه محمود نیشابوری» خطاط چیرهدست این روزگار، کتابت کرد و دربردارندهی 14 نگاره است. حواشی برگههای آن با رنگ مایههای نقرهای، طلایی و با تصاویری از وحوش و پرندگان و لابهلای درختان و گلها ، نقشخورده و نگارههای آن، گاهی از حواشی بیرون میزند. بنا به اشارهای 11 نگارهی آن را «آقامیرک»، «مظفرعلی» و سلطان محمد تصویر پردازی کردند. نگارههای این نسخع درزمان شاه طهماسب به پایان نرسید، چنان که چند برگ آن را بعدها «محمد زمان» تکمیل کرد.
نگاره عروج پیامبر از سلطان محمد بیان هنری منحصربه فردی یافت و وی با ظرافت کاریهای قلموی خود لطفی سرزنده برای اثر بخشید. خمسه نظامی نشان دهنده اوج سبک شکوهمند صفوی و پرمایهترین دستاورد نقاشی این دوره است. در نقاشیهای آن، تمایل هنرمندان به پرهیز از کاربرد رنگهای گرم، به دیده مینشیند. نگاره بهرام گور، رنگبندی درخشانی دارد.
دومین نسخه که میتوان ازآن به عنوان شاهکارنگارگری تاریخ نقاشی ایران صحبت کرد شاهنامه شاه طهماسب معروف به شاهنامه هوتون است. این شاهنامه پروژههای مفصل و نسخهای مرکب از 742 برگ بزرگ (318 در 470) است. با حواشی مذّهب در یک فضای قاب شده 177 در 269 سانتیمتری. این شاهنامه 258 نگاره بزرگ دارد. تکمیل این پروژه بیش از یک دهه طول کشید و میتوان آن را به سالهای 930 – 940 .ه نسبت داد و شاه طهماسب این نسخه را درسال 974 .ه به «سلطان سلیم دوم» اهدا کرد. این شاهنامه که بیش از 400 سال دست نخورده باقی مانده بود. سرانجام اوراق شد و ورقهای آن به صورت تکی در حراجیها فروختند.
بررسی مجموعه نگارههای غنی و بینظیر این اثر، تصویر کاملی را از نقاشی دوره آغازین صفوی ارائه میدهد. یکی از زیباترین نگارههای آن درباره کیومرث است که ظاهراٌ از قلم مایههای «سلطان محمد تبریزی» است.
شاهنامه شاه طهماسب، نمایانگر حدّ اعلای زیبایی و کمال هنر کتابآرایی ایران در این دوره است و از همهی جهات، انسجام ترکیب بندی، گستردگی و طیف رنگها، بزرگی قطع و مقیاس طراحی، کیفیت و غنای انگیزه و طلااندازی، از نمونههای اعلا برشمرده میشود. بیپروایی و جسارت در رنگبندی مبتنی بر ظرافت طرح و ضوابط ریاضی و ضربآهنگ رنگپردازی، از خصوصیات چشمگیر آن است. به غیراز سلطان محمد، نگارگرانی همچون «میرمصور» و فرزند او «میرسیدعلی»، «آقامیرک اصفهانی»، مظفرعلی، «شیخ محمد»، «عبدالعزیز»، «شیخ زاده» و شماری از نگارگران و خطاطان دیگر در این پروژه دست دارند.
سومین پروژه هنری برجستهی این دوره، نسخه هفت اورنگ جامی در 304 برگ است که دردربار «ابراهیم میرزا» فرزند «بهرام میرزا» در مشهد اجرا شده. هنگامی که شاه طهماسب، ترک هنر گفته و سایه حمایتش را از سرهنرمندان برچید، شماری از هنرمندان پای در مهاجرت گذاشتند و به ممالک عثمانی و هند رفتند. چندتن از آنها به کارگاه نقاشی ابراهیم میرزا، حامی هنرها، در مشهد وارد شدند. همین افراد هستند که هفت اورنگ را درکارگاه نقاشی این شاهزاده صفوی در بین سالهای 963 تا 972 .ه اجرا نمودند. هفت اورنگ از دستاوردهای برجسته نقاشی ایران است و ظاهراً طی یک دهه در3 مرکز قزوین، هرات و مشهد اجرا شد و کاتبان آن «مالک دیلمی» و «شاه محمود نیشابوری» بودند و شیخ محمد، «علی اصغر» و «عبدالله» از نقاشان آن. عبدالله در تذهیب و ترکیب سرلوحها و شمسهها دست داشت و لقب مذّهب برازنده اوست. شیخ محمد، علاوه بر خطاطی از نقاشی ختایی هم پیروی
میکرد. وی نخستین فرنگی ساز نقاشی دوره صفوی بود.