ارزشهای جاودانه نقاشی ایرانی، اسلامی (بخش سوم)

ارزشهای جاودانه نقاشی ایرانی، اسلامی (بخش سوم)
مهمترین عوامل در شکل‌ دهی شاخصه و ارزش‌های هنرایران چه قبل و بعد از اسلام، ارتباط بسیار نزدیک بین هنر و آداب معنوی برگرفته از مذهب می‌باشد
پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۹
کد خبر :  ۱۰۹۴۱۸

همان‌گونه که اشاره شد، یکی از مهمترین عوامل در شکل‌ دهی شاخصه و ارزش‌های هنرایران چه قبل و بعد از اسلام، ارتباط بسیار نزدیک بین هنر و آداب معنوی برگرفته از مذهب می‌باشد. هنر ازآغاز پیدایی خود در خدمت دین بوده و تواسته است مهمترین فضایل و ارزش‌ها را به مردم القاء کند. درهنر ایران قبل ازاسلام، درآیین زرتشت هم ارتباط بین دین و هنر کاملاً مشهود است. هنرهای تجسمی دراین دوره، اغلب بر مبنای مفاهیم نمادین طرح شده‌اند. به همین دلیل است که کارشناسان هنری، نمادگرایی (SYMBOLISM) درهنر را هدیه‌ای از طرف ایرانیان به بشرمی‌دانند. 

 ارتباط بین دین و هنر در طول دوره‌ی اسلامی بیشتر از هر زمان دیگر در ایران شکوفا شد و توسعه پیدا کرد. هرچند عده‌ای از مستشرقین ادعا می‌کنند جهت هنرایران در دوره‌ی اسلامی به دلایل منع تصویرگری عوض شد و تنها در قلمرو تزیینات گسترش یافت؛ حقیقت امراین است که هنرایران در دوره‌ی اسلامی کاملاً در امتداد هنر قبل از اسلام بود و درواقع، جوهرهنر ایران در دوره‌ی اسلامی تجلی پیدا کرد. «ارنست هرزفیلد» دراین باره چنین می‌گوید: «پبشرفت تدریجی و مداوم هنر ایران در دوره‌ی ساسانیان با تحول عظیم ورود اسلام به ایران کامل شد. اعراب با خودشان هیچ هنری به این سرزمین نیاوردند. هنرایرانی نه تنها در تماس با اسلام ادامه یافت بلکه با پذیرش فرهنگ اسلامی، قدرتمندتر از گذشته به حیات نوینی دست یافت». دراین دوره، هنرمندان بسیاری از نقش‌مایه‌های قبل از اسلام را اقتباس و به آنها معنا و مفهوم کاملاً نو و هماهنگ با جهان‌بینی اسلامی دادند.

هرچند در شریعت اسلامی، دستورالعمل‌هایی برای خلق آثار هنری ارائه نشده است ولی در ایجاد حال و هوا و همین طور زمینه برای خلق و شکل گیری هنراسلامی، نقش مهمی را ایفا می‌کند. در حقیقت روح اسلام و آداب معنوی است که طبع و ابعاد روحی هنرمندان مسلمان را جهت و شکل می‌دهد. برای مثال مقوله‌ی «زیبایی» یکی از شاخصه‌های نقاشی ایرانی است که برگرفته از صفای باطنی هنرمند است. درحقیقت «زیبایی» جزء ذات لاینفک هنراسلامی بخصوص نقاشی و خوشنویسی است. «بابا شاه اصفهانی» هنرمند خوشنویس دوره‌ی صفویه در کتاب آداب المشق خود در مورد ارتباط اثرهنری با ابعاد روحانی هنرمند می‌گوید که ترک لذت‌های دنیوی، قلب هنرمند را به سوی زیبایی حقیقی متمایل می‌نماید و این زیبایی دراثر هنرمند آشکار می‌گردد.   

«غزالی در کتاب کیمیای سعادت مقوله‌ی زیبایی در آثار هنری را برگرفته از زیبایی  درون هنرمند می‌داند و در تأیید این موضوع می‌گوید که اثر زیبای یک نویسنده، شعر زیبای یک شاعر، نقاشی زیبای یک نقاش و بنای زیبا که توسط یک معمار ساخته شده، همگی برگرفته از زیبایی درون هنرمند است. او می‌گوید که زیبایی بیرون هراثر هنری که با چشم سر دیده می‌شود، حتی توسط  کودکان و حیوانات محسوس است. اما زیبایی درونی اثر، تنها با چشم دل و نور درونی انسان قابل دریافت است.

ارتباط نزدیک به فرهنگ و سنت‌های این سرزمین از دیگر عوامل برای رسیدن به ارزش‌های هنر ایرانی – اسلامی  است. در برهه‌هایی از تاریخ هنرایران، هرگاه اصول و سنت‌ها کمتر مورد توجه هنرمندان بوده‌ است، شاهد محو شدن ارزش‌های والای هنر ایران درمیان مردم و جامعه بوده‌ایم. عنایت به فرهنگ و سنت‌ها و از طرفی دیگر ابتکار و  نوآوری که مایه‌ی اصلی تحول می‌باشد نقش مهمی را ایفا می‌کنند. سنت زمانی زنده است که در آن ابتکار و طرح نو باشد و اگر این‌ها را از فرهنگ و سنت بگیریم، درواقع حرکت را مانع  شده‌ایم.

برای احیاء ارزشهای جاودانه‌ی هنر ایران بخصوص نقاشی، باید پایه و اصول این هنر به دقت مورد بررسی قرار گیرد و اکثر پژوهش‌ها به جنبه‌های تاریخی اختصاص داشته  کمتر کوششی در جهت روش‌های آموزش، رونق و تجدید حیات آنها مطرح بوده است. لازم است برای احیاء این هنرراه‌ها و روشهایی را شناسایی کنیم  تا شرایطی مناسب مهیا شود و شاهد بروز رستاخیزی در نقاشی ایرانی باشیم.

در پایان اگر دراین مقاله به ذکر پیشینه‌ی تاریخی نقاشی ایرانی در طول دوران گذشته اشاره شد، منظور رجعت تاریخی  نیست بلکه رجعت به معنویت فرهنگ و سنت‌های ایرانی - اسلامی است. بی‌شک انقطاع از ارزش‌ها و آرمان‌های مواریث فرهنگی، منجر به خلق آثاری خواهد شد که از ریشه‌های عمیق ملی و دینی بریده و از اصالت‌های بنیادین و تاریخی هم بهره‌ای نخواهند داشت.

 

 

 

 

 

ارسال نظر