تفاوت هنرهای کاربردی با صنایع دستی و دیگر هنرهای تجسمی

پنکه طراحی شده برای شرکت AEG توسط پیتر برنس

با وقوع انقلاب صنعتی، نیاز به حضور هنری متناسب با زندگی مدرن و صنعتی احساس شد و همین امر تمایزی بین هنرهای کاربردی و سایر هنرها را شکل داد. در بررسی این هنر، می توان ریشه آن را در صنایع دستی جست، به خصوص کارگاه ها و مراکزی که صرفا برای تولید خانگی نبودند و نیاز بازار را برآورده می کردند؛ اما صنایع دستی جوابگوی دنیای مدرن و صنعتی که به سرعت پیشرفت می نمود و نیلز به تولید انبوه و تنوع چشمگیر داشت، نبود؛ تفاوت در ساخت، نحوه تولید و توجه ویژه به اصولی چون استاندارد سازی، بهینه سازی، تکثیرگرایی، ساختارگرایی این هنر رت از صنایع دستی متمایز می نماید.

طراحی گرافیک که از شاخه های مهم هنرهای کاربردی است نیز در مواجهه با بازارکار و محیط تجاری و شهری سنجیده می شود، این گرایش کلیه حوزه های ارتباطی را در بر میگیرد و به همین دلیل طراحی ارتباطات یا ارتباط بصری نیز نام دارد، چرا که هدف اولیه آن انتقال پیام به مخاطب و ارائه مفهوم، تجاری، سیاسی، اجتماعی و... می باشد.

سرویس چای خوری طراحی شده توسط هنری کول

در این هنر نیز جنبه های تکثیرگرایی و استانداردسازی برای تولید انبوه و برقراری ارتباط با مخاطب بسیار مهم است.

از افراد تاثیرگذار در به وجود آمدن هنرهای کاربردی می توان به "هنری کول" اشاره کرد. "کول" و همکارانش در بسیاری از موارد طبق دیدگاه های انتقادی معاصر، با ارزش های معنوی هنر و اهمیت تزیینات موافق بودند؛ اما اصلاح واقعی را از طریق وفق دادن ارزش های هنری با جنبه ی کاربردی و تجاری تولید، ممکن می دانستند.

کتری برقی طراحی شده برای شرکت AEG توسط پیتر برنس

در سرمقاله ی یکی از شماره های نشریه "کول" چنین آمده است: طراحی دربرگیرنده ی معنایی دوگانه است؛ در مرحله اول به روشنی معرف نقش کاربردی است و در مرجله دوم شامل زیباسازی و تزیین این نقش کاربردی می شود.

از دیگز افراد موثر در هنرهای کاربردی می توان از ویلیام موریس، پیتر برنس و والترگروپیوس نام برد.