نائوم گابو در کارگاهش
"نائوم گابو" Naum Gabo؛ با نام اصلیِ نائوم نیمیا پوزنر، نقاش، مجسمهساز و نظریهپرداز برجسته روسی در جنبش هنری کانستراکتیویسم (ساختگرایی) بود که یکی از پیشگامان هنر جنبشی بهشمار میرود. او اولین مجسمه متحرک را ابداع کرد.
او متولد سال 1890 در بریانسک روسیه بود. در سال ۱۹۱۷ نام خانوادگیاش را به "گابو" تغییر داد تا هویتی مستقل داشته باشد و با برادر بزرگترش "آنتوان پوزنر" که او نیز مجسمهساز و از هنرمندان شیوه ساختگرایی بود، اشتباه نشود. "گابو" علاوه بر زبان مادری خود به آلمانی و فرانسوی و انگلیسی نیز مسلط بود.
"گابو" در سال ۱۹۱۰ وارد دانشگاه مونیخ شد نخست به تحصیل در رشته پزشکی و سپس علوم طبیعی و پس از آن به تاریخ هنر پرداخت و پای درس "هاینریش ولفلین" نشست. سپس به مدرسه مهندسی مونیخ رفت که در آنجا هنر انتزاعی را کشف کرد و با واسیلی کاندینسکی ملاقات و با برادرش آنتوان، در پاریس همراه شد. آموزشهای مهندسی "گابو" کلید توسعه کار مجسمهسازی اوست که اغلب از عناصر ماشینی استفاده میکرد. در این زمان او برنده جوایزی از منتقدان هنری شد.
ساخت خط در فضا شماره سه/ 1957 تا 58 میلادی/ ارتفاع 152 سانتی متر/ پلاستیک شفاف جامد، فولاد ضد زنگ و ورقه استیل و آلومینیوم روی پایه چوب
در سال ۱۹۲۰، دید مجسمهسازانه خود را در بیانیه واقع گرا توسعه میدهد که خود نیز آن را امضاء کردهاست. بیانیه نشان دهنده شکافی است که بین جنبش مجسمهسازان ساختارگرا و سایر جنبشهای مشابه، شکل گرفتهاست و نیز نشان دهنده آنچه را که گابو در مجسمهسازی آینده پیشبینی کرده بود. با آنکه نظریه پردازان ساختارگرایی مانند ولادیمیر تاتلین معتقد بودند که هنر باید در خدمت عقاید اجتماعی باشد؛ "گابو" معتقد بود که هنر باید کارکردی مستقل در جامعه داشته باشد و به عنوان ابزاری پراهمیت در ارتباط و تجارب انسانی مورد استفاده قرار گیرد. در بیانیه واقع گرا، "گابو" همچنین به نیاکان هنری اخیر خود یعنی کوبیستها و فوتوریستها رجوع میکند. "گابو" به این نکته هنری معتقد است که مجسمهسازی را از تکرار فرم گرایانه نجات خواهد داد و در اشاره به عناصر فرمی، "گابو" ارزش توصیفی خط را برمیشمرد و آن را در مقابل خطی که تنها جهت و ریتم را نشان میدهد برتری میبخشد. توده نیز از نظر او به عنوان مجسمهساز، بیشتر به سوی استحاله در خط متمایل است و به صفحات متقاطع تبدیل میشود. "گابو" ضمناً بر اهمیت دو عنصر جدید در مجسمهسازی تأکید میورزد. فضا و زمان؛ پیشنهادهای گابو برای تولید چنین عناصر غیرقابل لمسی، مسدود کردن یا تبدیل کردن اجزاء مجسمه به فضا و استفاده از ریتمهای متحرک، برای عمده کردن زمان میباشد که وی در بیانیه رئالیستی آن را دنبال میکند. در سال ۱۹۲۰، او ساختار متحرک را که عبارت است از میله فلزی متحرکی که توسط موتور کنترل میشود ارائه میکند. خط نازک فلزی، در فضا حرکت میکند و در تداوم زمان قرار میگیرد. ساختارهای خطی او در فضا نیز، ورود فضا را به عنوان عنصری مجسمهسازانه نشان میدهند. شبکه نخهای نایلونی که به صفحات پلاستیک متصلند، فرم را میگشایند و توده مجسمهسازانه را با تمرکز بر حجم - از طریق استفاده گسترده از خط و همزمان با آن، بستنِ فضا- میکاهند. با مطرح کردن فضایی تهی به عنوان فضای مثبت، "گابو" باور داشت که میتوان فضا را به «عنصری جسمانی و قابل لمس» تبدیل کرد.
مجسمه متحرکِ پیچش گردان،چشمه/ بیمارستان سنت توماس، لندن
در نگاهی به آثار "نائوم گابو"، خصلتی برجسته و مشخص در آثار ساختارگرای او نهفتهاست. گابو به وسیله آثار خود، برای دستیابی به شیوهای ساختاری در مجسمهسازی، از حکاکی و مدلسازی اجتناب کرد و این امر را میتوان به خوبی در آثار فیگوراتیو اولیه او و نیز در آثار انتزاعی بزرگی که بعدها ساخت، مشاهده کرد. مجسمههای ساختارگرای "گابو"، ترکیبی هستند از دل مشغولیهای گوناگون؛ علاقه وی به ریاضیات، فرمهای معمارانه و عناصر جدید فضا و زمان در مجسمهسازی، همگی بیانیه خاص وی در ساختارگرایی را شکل میدهند. مواد مجسمهسازی نامتعارفی که وی استفاده میکرد و شیوه ساختن آنها، تأثیری پایدار داشتهاست و بازتاب بصری آن را میتوان در جنبشهای بعدی چون مینیمالیسم مشاهده کرد.
تعدادی از آثار این هنرمند را در گالری ببینید.