طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی (قسمت چهارم)

طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی (قسمت چهارم)
یاداشتی از مجتبی احمدی
پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۵
کد خبر :  ۱۰۸۶۵۸

 

گفتیم در این مقال برآنیم تا گونه‌های شوخ‌طبعی، یعنی «طنز» و همسایه‌های خنده‌رویش «هزل»، «هجو» و «فکاهه» را بررسی کنیم و از این رهگذر، با در کنار هم قرار دادن تعریف‌ها، ویژگی‌ها، تفاوت‌ها، هدف‌ها و کارکردهای این گونه‌ها، به آنچه از مفهوم «طنز» در نظر داریم، نزدیک شویم. در یادداشت اول، از «طنز» گفتیم، در یادداشت دوم، به «هزل»، «هجو» و «فکاهه» پرداختیم، در یادداشت سوم، از «ویژگی‌های طنز» نوشتیم، و در این یادداشت، از «تفاوتِ گونه‌های شوخ‌طبعی» می‌گوییم.

 

تفاوت‌ گونه‌های شوخ‌طبعی

در یادداشت پیشین گفتیم با بررسی نظراتِ ارائه‌شده در زمینۀ «طنز»، درمی‌یابیم که چند نقطة مشترک دربارۀ آن وجود دارد: انتقاد و اعتراض، پرداختن به جامعه و دقت در مسائل اجتماعی، گوشزد کردن ناهنجاری‌ها و زشتی‌ها با بیانی هنرمندانه و طنزآمیز. اکنون با در نظر گرفتن این ویژگی‌ها، می‌توانیم به تفاوت گونه‌های شوخ‌طبعی (طنز، هزل، هجو، فکاهه) بپردازیم. اسماعیل امینی در این‌باره می‌نویسد: «طنز با هزل و هجو فرق کلی دارد، طنز شکننده و سازنده است، هزل و هجو مخرب و مسخ‌کننده. هدف طنز، پاک‌سازی محیط زندگی و چشم‌اندازش عمومی است و قصد هزل و هجو، غرض‌های شخصی و کوته‌نظرانه. در کاربرد عمومی‌تر خود، یک اثر هزل‌آمیز هرقدر آمیخته با روح انتقاد باشد، جز تأثیر تفریحی نتیجه‌ای ندارد، ولی یک اثر طنزآلود می‌تواند در تغییر وضع موجود مؤثر باشد.» (امینی، 1385: 14)

نویسنده کتاب «دربارۀ طنز» با نگاهی به معانی و مفاهیم گونه‌های شوخ‌طبعی، به تفاوت آن‌ها می‌پردازد: «هزل، شوخی نامطبوع به‌ منظور تفریح، نشاط و سرگرمی در سطحی محدود و خصوصی است. فکاهه، شوخی معتدل به منظور تفریح و نشاط در سطحی نامحدود را می‌گویند. هجو، به منظور تنبیه و از روی غرض شخصی، معایب را به تمسخر می‌گیرد. طنز نیز به تمسخر گرفتن عیوب به منظور تنبیه و از روی غرض اجتماعی است.» (حری، 1387: 36)

علی‌اصغر حلبی درباره فرق طنز و هجو می‌نویسد: «طنز در حالی که غالباً با استهزای بسیار و کنایه‌های بی‌شمار همراه است و اغلب از هجا مؤثرتر است، اما صراحت تعبیرات و مفاهیم هجو را ندارد؛ یعنی اغلب غیرمستقیم و به تعریض و تلویح، عیوب یا نقایص کسی یا جمعی را بازگویی می‌کند.» (حلبی، 1373: 2)

بنا بر این عقیده، حلبی علاوه بر سایر تفاوت‌ها، «عدم صراحت» را ویژگی‌ای می‌داند که طنز را از هجو متمایز می‌کند.

دکتر نکوبخت نیز در تفاوت میان طنز و هجو، اشاره می‌کند: «در هجو، غلبه بر تصریح، وضوح و تیزی و تندی است، در طنز پوشیدگی، کنایه و تعریض. در هجو، اغراض شخصی حاکم است نه آرمان‌خواهی، و در طنز، مقاصد اصلاح‌طلبانه. مقصود از هجو، مردم‌آزاری است و از طنز، اصلاح و تزکیه. هجو از دشمنی مایه می‌گیرد و طنز از دوستی.» (نکوبخت، 1380: 95)

اگر بخواهیم براساس ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی که تاکنون بیان شد، تعریفی کلی از طنز داشته باشیم، باید گفت: طنز اثری هنری است که با بیانی غیرمستقیم و با شیوه‌ای تمسخرآمیز، به انتقاد از ضعف‌های اخلاقی، فساد اجتماعی و اشتباهات بشری می‌پردازد که هدف از آن ایجاد تحولی سازنده است. در کنار پوشیدگی و عدم صراحت، همین هدف‌مداری در جهت اصلاح، در برخی نظریه‌پردازی‌های مربوط به تفاوت گونه‌های شوخ‌طبعی مورد دقت قرار گرفته و به عنوان وجه تمایز طنز مطرح شده است.

 

هدف‌ها و کارکردهای طنز

با توجه به تعریف‌ها و تفاوت‌های بیان‌شده در زمینۀ گونه‌های شوخ‌طبعی، اکنون با مرور نظرات صاحب‌نظران، هدف‌ها و کارکردهای طنز را به صورت جداگانه و ویژه بررسی می‌کنیم.

«هدف طنز و شوخ‌طبعی است که به آن هویت و حیثیت و اعتبار می‌بخشد نه صورت و مضامین آن. دربارۀ این مرزبندی و میزان اعتبار آن، البته پراکندگی آرا وجود دارد. برخی عفیف بودن کلام را از بنیان‌های هنر طنزپردازی می‌دانند. ابوالفضل زرویی نصرآباد در تعریف طنز می‌نویسد: شاید ساده‌ترین تعریفی که بتوان از طنز ارائه داد این باشد: بیان انتقادات تلخ به گونه‌ای شیرین، کنایی و خنده‌آور، اما عفیف و منصفانه.» (امینی، 1385: 45،44)

بهاءالدین خرمشاهی در حافظ‌‌نامه، صیانت از حریم‌ها را امتیاز طنز حافظ می‌داند و می‌نویسد: «طنز حافظ برعکس بزرگانی چون سعدی و عبید زاکانی، هرگز به هزل نمی‌رسد تا چه رسد به هجو و بدزبانی و دریدن پرده‌های عفاف که هرقدر هم هنری باشد نهایتاً غیرهنری است. کمتر شاعری با این‌همه طمأنینه و طنز و اعتماد به نفس و نکته‌گویی و شیرین‌زبانی، با معشوق خود روبه‌رو شده است.» (خرمشاهی، 1367: 14)

در مقابل این دیدگاه که مرز میان طنز و هزل و هجو را براساس تملک نفس و عفاف قلم ترسیم می‌کند، دیدگاه دیگری هست که انگیزه و هدف را اصل قرار می‌دهد و به این ترتیب، پرده‌دری‌ها و بی‌پروایی‌ها را وقتی که در خدمت هدفی والا باشند، پذیرفتنی تلقی می‌کند. (امینی، 1385: 45)

اگر تهاجم به حریم‌های ممنوعه (تابوها) را به عنوان آماج مشترک گونه‌های مختلف طنزپردازی محسوب کنیم، بر این اساس می‌توان هدف‌های طنز را به چند بخش اصلی تقسیم کرد.

دکتر شادروی‌منش دربارۀ اهداف طنز و تقسیمات آن می‌نویسد:

  1. گاهی طنز، ظاهر نازیبا یا ناخوشایند کسی را هدف تمسخر خویش قرار می‌دهد.
  2. گاهی طنز، خصلت‌های ناپسندی را هدف انتقاد قرار می‌دهد که جنبۀ شخصی و فردی دارند.
  3. گاهی در طنز، خصلت‌های ناپسندی هدف انتقاد قرار می‌گیرند که جنبۀ اجتماعی دارند و ناظر به روابط اجتماعی هستند.
  4. گاهی هدف انتقاد طنز، یک قشر یا گروه اجتماعی است. در این‌گونه موارد، ویژگی مشترکی در میان آن گروه وجود دارد که طنزآفرین را آزار می‌دهد.
  5. گاهی طنز، متوجه روابط سیاسی حاکم بر جامعه یا حکومت‌های ستم‌پیشه است.
  6. گاهی نیز، طنزپرداز لبۀ تیز حملۀ خود را متوجه کل بشر می‌کند و همۀ انسان‌ها را به باد استهزا می‌گیرد، و این خود به دلیل دیدگاه خاصی است که نویسنده یا شاعر طنزپرداز به انسان دارد.
  7. گاهی هدف انتقاد طنز، بعضی امور یا اعتقادها است؛ یعنی اموری که نهادهای رسمی جامعه، در آن‌ها تشکیک روا نمی‌دانند. طنزآفرین در این‌جا ممنوعیت را نمی‌پذیرد و آن اعتقادها را مورد انتقاد قرار می‌دهد... (به نقل از: امینی، 1385: 130،129)

 

ادامه دارد

 

منابع:

- امینی، اسماعیل، خندمین‌تر افسانه (جلوه‌های طنز در مثنوی معنوی)، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1385.

- حری، ابوالفضل، دربارۀ طنز، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1387.

- حلبی، علی‌اصغر، تاریخ طنز و شوخ‌طبعی، انتشارات بهبهانی، چاپ اول، تهران، 1373.

- خرمشاهی، بهاءالدین، حافظ‌نامه، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم، تهران، 1367.

- نکوبخت، ناصر، هجو در شعر فارسی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران، 1380.

 

مجتبی احمدی – دفتر طنز حوزه هنری

 

 

 

طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی (قسمت سوم)

ارسال نظر